از ابتدای ایجاد شبکههای همتا به همتا و متعاقب آن رشد به اشتراک گذاری فایل از طریق اینترنت تهدید قابل توجهی به درآمد انجمن صنعت ضبط موسیقی آمریکا [۱] و جامعهی بینالمللی موسیقی وارد شده است. در حالی که ابتدا دانلود موسیقی از طریق شبکههای همتا به همتا تا حد زیادی به دانشجویان به دلیل دسترسی به سرعت زیاد محدود بود بازار برای موسیقیهای دانلود شدهی غیر قانونی که از وب سایتهای به اشتراک گذاری فایل گرفته میشدند به شکلی نجومی گسترش یافت و تا کنون نیز ادامه یافته است. نتیجهی این گسترش هزینههای مضاعفی بود که بر انجمن صنعت ضبط موسیقی آمریکا وارد میآمد به طوری که دچار کاهش فروش موسیقی شد و به طور همزمان به یک جنگ چند وجهی علیه به اشتراک گذاران فایل و شبکههای آنها پرداخت. با این حال استراتژیهای انجمن صنعت ضبط موسیقی آمریکا بر شهرت این نهاد و به طور کلی بر صنعت موسیقی آسیبهایی وارد نمود. با توجه به انتخاب اهدافشان، رسانه و عموم مردم انجمن صنعت موسیقی آمریکا را در قالب یک تبهکار آوردند که مادران مجرد و فوت شدگان را مورد تعقیب قضایی قرار میدهد. با وجود پیگیریهای فراوان در خصوص علت یابی و همچنین ریشه یابی آسیبهایی که به شهرت آنها وارد شده بود، تلاشها بی ثمر ماند و فروش راکد ماند و این صنعت همچنان به روند رو به سقوط خود ادامه داد.
شکست انجمن صنعت موسیقی آمریکا نشان داد که رکود مالی این صنعت و اعتراض عموم مردم به تاکتیکهای انجمن ناشی از مسئلهی به اشتراک گذاری فایل است. این متن برخی از روشهای جایگزین موجود (و به طور بالقوه محبوبتر) در انجمن صنعت ضبط آمریکا در تلاش خود برای غلبه بر ظهور به اشتراک گذاریهای فایلهای غیر قانونی را مورد بررسی و بحث قرار میدهد.
تاریخچه به اشتراک گذاری فایل
شبکههای همتا به همتا و به اشتراک گذاری فایل نقشی دیرینه در عملکرد اینترنت داشتهاند. اینترنت اولیه تحت کنترل وزارت دفاع ایالات متحدهی آمریکا به عنوان یک مجموعه از شبکههای همتا به همتا آغاز به کار کرد که به کاربران اجازه میداد که بدون یک سرور متمرکز فایلهایی را بین کامپیوترها به اشتراک بگذارند. حتی پس از ورود به جریان اصلی استفاده، اینترنت برخی از مشخصات اصلی همتا به همتای آن را حفظ کرد. از جمله ویژگیهای همتا به همتا را میتوان در یکی از مهمترین کاربردهای وب یافت، سیستم نام دامنه که سیستمهای عددی آی پی را به نام دامنه برمی گرداند و برای حرکت آسان اینترنت ضروری است. با وجود نقش مهم آنها در تاریخ توسعهی اینترنت، سیستمهای همتا به همتا بهترین ابزار برای به اشتراک گذاری غیر قانونی آثاری هستند که تحت حفاظت کپی رایت میباشند. اگرچه ناپستر [۲] یک فروشگاه موسیقی آنلاین به جهت آن که اولین برنامهی به اشتراک گذاری فایل به صورت غیر قانونی را در اختیار عموم میگذاشت بدنام شد اما آن اولین ابزاری نبود که برای کاربران دانلود غیر قانونی موسیقی را به ارمغان میآورد. فرصتها برای دانلود موسیقی از طریق اینترنت را میتوان در اوایل سال ۱۹۹۴ یافت، اگرچه انتخاب موجود دران زمان تا حد زیادی محدود بود. در نهایت در سال ۱۹۹۹ شاون فانینگ [۳] یک دانشجوی جوان کالج، ناپستر، برنامهای که روند به اشتراک گذاری فایل را متحول کرد را معرفی نمود. ناپستر به سرعت از سیستمهای دیگر به اشتراک گذاری فایل به دلایلی چون افزایش دوستی کاربران و سازگاری با رایانههای شخصی پیشی گرفت. سرویس فانینگ محبوبیت بسیار زیادی را به سرعت کسب کرد و بیش از بیست و پنج میلیون کاربر را در کمتر از یک سال جذب خود نمود.
به منظور دسترسی به سیستم ناپستر کاربر میبایست نرم افزار به اشتراک گذاری موسیقی ناپستر را نصب نماید. هنگامی که یک کاربر نرم افزار فوق را نصب مینماید و به خدمات اولیه دسترسی پیدا میکند، ناپستر پشتیبانی فنی را برای فهرست سازی و جستجوی فایلهای MP۳ و همچنین موارد دیگر از جمله چت روم یعنی جایی که کاربران میتوانستند به بحث در مورد موسیقی پرداخته و اطلاعات خود را در مورد هر موسیقی به اشتراک بگذارند فراهم مینماید. سهولت و دسترسی سریع به ناپستر آن را تبدیل به چیزی مانند لوازم اساسی منزل مثل توستر یا ماشین لباسشویی برای کاربرانش نمود. تأثیر ناپستر بر بازار موسیقی بسیار با اهمیت بود به طوری که موجب از دست دادن قابل توجهی از فروش آلبومها در میان دانشجویان کالج گردید. در سال ۲۰۰۱ تا حد زیادی به دلیل ظهور ناپستر میزان خرید و فروش سی دیهای موسیقی ۱۰ درصد کاهش یافت.
اگرچه ناپستر در اصل یک سیستم همتا به همتا بود یک شبکهی متمرکز نیز محسوب میشد بدین معنا که ناپستر به خودی خود یک فهرست راهنما از موسیقی در دسترس کاربران آن قرار میداد.
با این حال از آن جا که سیستم به اشتراک گذاری فایل به سمت نسل بعدی حرکت کرد، آنها به طور فزایندهای غیرمتمرکز شدند. سیستمهایی مانند مورفس [۴]، لایم وایر [۵]، گروکستر [۶] و کازا [۷] سیستمهایی بودند که غیر متمرکز بودند و بر سیستمهای نظیر به نظیر متکی نبودند به همین دلیل این امر یافتن مقصر در آنها را برای پلیس بسیار دشوارتر نمود. تکنولوژی بیت تورنت [۸] شکل دیگری از پروتکل همتا به همتای غیر متمرکز بود که تواناییهای به اشتراک گذارندگان فایل را افزایش داد. بیت تورنت با ایجاد ماهیت تجمعی دانلود یک روش جدید انقلابی برای به اشتراک گذاری فایل به کاربران ارائه داد. بدین ترتیب تعداد کاربرانی که به اشتراک گذاری فایل میپرداختند بیشتر شد. این فرآیند مانع از انتظار کاربران برای دانلود از یک منبع فایل میشد. بازارهای در حال توسعهی سیستمهای همتا به همتا و افزایش تعداد چنین سیستمهایی و در دسترس بودن آنها توانایی کاربران را برای دانلود و تجارت موسیقیهای تحت کپی رایت افزایش داد و موجب توجه بیشتر انجمن صنعت ضبط آمریکا شد.
انجمن صنعت ضبط آمریکا یک سازمان تجاری است که خود را به عنوان حمایت کنندهی مالی و ترویج کنندهی خلاقیت شرکتهای بزرگ موسیقی معرفی کرده است. به دلیل آن که اعضای انجمن صنعت ضبط آمریکا بیش از ۸۵ درصد تولیدکنندگان و پخش کنندگان مجاز و قانونی موسیقی هستند که به پخش و تولید آثار میپردازند، این انجمن نفع تجاری قوی در کنترل و کاهش دسترسی آسان عموم مردم به موسیقی رایگان دارد. پس از یک تلاش موفق برای جلوگیری از فروش و بازاریابی دیاموند ریو [۹]، اولین شکل پخش کنندهی MP۳، انجمن توجه خود را به خلافکار جدید این عرصه یعنی به اشتراک گذاری فایل معطوف نمود. انجمن در برخی دادخواهیها و دعاوی علیه بعضی شبکههای همتا به همتا شرکت نمود البته با توجه بیشتر در خصوص پروندههای با اهمیتتری همچون ناپستر و ضبط موسیقیای اندام[۱۰]. در دادخواهی شاکیان گروهی از شرکتهای ضبط و ناشران موسیقی بودند که ابتدائا اقدامی مشترک علیه ناپستر انجام دادند. دلایل دادخواهی آنها از درگیر شدن یا کمک به دیگران در کپی کردن، دانلود، آپلود، انتقال یا توزیع موسیقی تحت حمایت کپی رایت بدون اجازهی صریح از صاحب حقوق را شامل میشد. شاکیان تئوریهای مختلفی از نقض کپی رایت علیه خوانده ناپستر مطرح نمودند. در دفاع از آن ناپستر سعی کرد که از قاعدهی استفادهی منصفانه و دفاع تحت قانون کپی رایت دیجیتالی هزاره [۱۱] استفاده نماید اما دادگاه تمامی این دفاعیات را رد نمود. با اعطای دستور مقدماتی علیه ناپستر قلب خدمات ناپستر هدف قرار داده شد و این امر آثار مخربی بر خدمات و تواناییهای ناپستر داشت. در ماه مارس سال ۲۰۰۱ دادگاه منطقه اصلاح دستور مقدماتی را صادر کرد که تا حد زیادی منعکس کنندهی شرایط محدود کنندهی دستور اصلی بود. دادگاه همچنین اعلام کرد که برای به اجرا درآوردن دستور علیه ناپستر دستورات مقدماتی خاصی نیز داده شده است. جاه طلبیهای ناپستر به دلیل عدم تمایل شرکتهای بزرگ موسیقی برای به اشتراک گذاریهای آسان آثار کپی رایتی خنثی شد و ناپستر دیگر بدون به اشتراک گذاری آثار تحت حمایت کپی رایت قادر به ادامهی حیات نبود و به همین دلیل یکی از غولهای اصلی شبکههای همتا به همتا تا مرز ورشکستگی نیز پیش رفت.
با وجود تلاشهای انجمن صنعت ضبط آمریکا برای از بین بردن سیستم همتا به همتا انجمن قادر به توقف مشکلات ادامه دار به اشتراک گذاریهای غیر قانونی نبود. شکایت از برخی سیستمهای غیر متمرکز بسیار سختتر از ناپستر بود زیرا آنها از یک مشتری متمرکز که نمایه سازی را تسهیل کند بی بهره بودند بنابراین یافتن آنها برای انجمن به جهت شکایت کردن دشوار بود. بیش از تلاشهای گذشته انجمن صنعت ضبط آمریکا سعی داشت تا در روان جمعی جامعه به ویژه کاربران معمولی اینترنت تأثیر بگذارد و اشتراک گذاری فایل را متوقف نماید.
یک نظر سنجی در سال ۲۰۰۳ نشان داد که ۲۱ درصد از کاربران اینترنت از طریق شبکههای همتا به همتا به اشتراک گذاری فایل میپردازند و نگران کننده تر آن که دو سوم از این افراد به قوانین کپی رایت کاملاً بی اعتنا هستند. اگرچه انجمن صنعت ضبط آمریکا موفق شد که تهدید ناپستر را بی اثر نماید، به اشتراک گذارندگان فایل که پیش از آن از این شبکه استفاده میکردند از شبکههای مشابه استفاده نمودند و فعالیتها و به اشتراک گذاریهای غیر قانونی خود را با این شبکهها ادامه دادند. روشهای به اشتراک گذاری فایل و دانلودهای غیر قانونی توسط کاربران به هنجارهای عادی تبدیل شده بود و این امر در سال ۲۰۰۷ زمانی که گروه ردیوهد [۱۲] آلبوم رنگین کمان [۱۳] را منتشر نمود بیشتر به چشم آمد. زمانی که این آلبوم در اکتبر سال ۲۰۰۷ برای اولین بار منتشر شد خریداران از طریق روشهای سنتیتر مانند فروشگاهها یا روشهایی مانند آیتیونز [۱۴] و یا آمازون [۱۵] نتوانستند به خرید بپردازند. در عوض آلبوم منحصراً از طریق سایت این گروه در دسترس بود به این معنا که وب سایتی خاص توسط گروه برای هواداران ایجاد شد که برای دانلود آلبوم جدید چه به صورت رایگان و چه با پرداخت پول صرفاً به این وب سایت مراجعه نمایند. با این حال با وجود این که دانلود این آلبوم از طریق وب سایت فوق به صورت حتی رایگان در دسترس بود ولی بیشتر طرفداران این آلبوم را از طرق غیر قانونی از طریق شبکههای همتا به همتا مانند تورنت دانلود کردند. با توجه به مطالعهای که در سال ۲۰۰۸ توسط ویل پیج [۱۶] و اریک گارلند [۱۷] در زمان انتشار آلبوم جدید گروه ریدیوهد انجام شد این دو اعلام کردند که حتی اگر در چنین شرایطی قیمتها به صفر برسند باز مردم به احتمال زیاد طبق عادات پیشین خود و مانند سارقان ادبی رفتار میکنند.
اگرچه گروه ردیوهد در نهایت برای فروش آلبومش تا حدی موفق شد ولی میراثی مانند یک پیام بزرگ برای صنعت موسیقی به جا گذاشت و آن این بود که حتی در جایی که یک گزینهی قانونی به صورت رایگان در دسترس است یک وبسایت غیر قانونی مانند Pirate Bay میتواند به دلیل استفادهی فزاینده از به اشتراک گذاری فایل به عنوان یک ابزار قابل قبول برای دستیابی به موسیقی از طریق اینترنت یک نام تجاری قدرتمند در ذهن میلیونها هوادار جوان موسیقی باشد.
با آگاهی از ماهیت پیچیدهی این گونه مسائل و ملاحظات، انجمن صنعت ضبط آمریکا دریافت که شکایت از سیستمهای همتا به همتا برای مبارزه با افزایش نگران کنندهی به اشتراک گذاری فایل کافی نیست و تصمیم گرفت که به جای آن خود افراد به اشتراک گذارنده ی فایل را هدف قرار دهد. متعاقب آن چه انجمن صنعت ضبط آمریکا آن را تلاش چندین ساله برای آموزش مردم برای جلوگیری از دانلودهای غیر قانونی و غیر مجاز نامید و جنبشهای شرکتهای بزرگ موسیقی علیه چنین دانلودهایی و استفاده از کاتالوگهای تبلیغی و ارسال آن به بسیاری از مردم در نقاط مختلف جهان و همچنین مهیا کردن دسترسی افراد به خدمات آنلاین مشروع و کم هزینه و با کیفیت، انجمن صنعت ضبط آمریکا در بیانیهای که در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۳ منتشر کرد اساساً اعلان جنگی علیه افراد به اشتراک گذارندگان فایل نمود. به عنوان یکی از شرایط صلح این انجمن اعلام کرد که کاربران سیستمهای همتا به همتا که خود را داوطلبانه معرفی کنند و متعهد گردند که دیگر به طور غیر قانونی به اشتراک گذاری فایل نمیپردازند مشمول عفو عمومی خواهند شد. همچنین انجمن اعلام کرد که به اشتراک گذارندگانی را که هنوز در تحقیقات انجمن شناسایی نشدهاند مورد پیگیری قرار نمیدهد مشروط به این که از این تاریخ متعهد شوند که به آثار حمایت شده تحت کپی رایت احترام میگذارند. همچنین این انجمن در بیانیهی خود اعلام کرد که در دور اول دادخواهیها شرکتهای عضو این انجمن علیه ۲۶۱ فرد ناقض کپی رایت که به اشتراک گذاری غیر مجاز فایل میپرداختند اقامهی دعوی نموده است. البته نکتهای که در این جا حائز اهمیت است آن است که انجمن در استراتژی دادخواهی خود باید دو بعد سوء استفادهی مالی و صدمه به شهرت را اثبات نماید که این امر مشکلاتی را برای صنعت موسیقی به وجود آورده بود. انجمن عملیات تهاجمی خود را برای مبارزه با سارقان ادبی با هدف قرار دادن جوانان، دانش آموزان، دانشجویان، مادران مجرد و حتی افرادی که فوت شدهاند آغاز کرد. زمانی که انجمن مشکلات شناسایی به اشتراک گذارندگان فایل را تجربه کرد تلاش کرد کاربران ناقض را از شمول عنوان ارائه دهندگان خدمات اینترنتی مذکور در قانون کپی رایت هزارهی دیجیتال بیرون براند. یک ارائه دهندهی خدمات اینترنتی با توجه به مفاد این قانون نهادی است که به ارائهی انتقال، مسیر یابی یا مهیا کردن اتصالات برای ارتباطات آنلاین دیجیتالی بین کاربران میپردازد بدون این که به محتوای مواد ارسال شده تغییری وارد آورد، این در حالی است که مقررات خاصی از این قانون ارائه دهندگان خدمات اینترنتی را از مسئولیت فعالیتهای غیر قانونی که بر روی سرورهای آنها رخ میدهد معاف میدارد.
نکتهی دیگر این که دیگر مقررات این قانون به انجمن این توانایی را میداد که از هر دادگاه بخش درخواست ارائهی خدمات به جهت شناسایی ناقضان ادعایی را بنماید. بدین معنا که پس از این که ارائه دهندهی خدمات اینترنتی احضاریه را دریافت مینماید برای صاحب کپی رایت یا فردی که از طرف صاحب کپی رایت مجاز شناخته شده است این امکان فراهم است که بدون وجود هر گونه شرایط قانونی، نهاد را موظف به افشا و پاسخگویی نماید. پس از آن که ارائه دهندهی خدمات اینترنتی هویت کاربر متخلف را برای انجمن صنعت ضبط آمریکا افشا نماید این انجمن میتواند با توجه به قانون ایالات متحده خواستار جبران خسارات از ۷۵۰ دلار تا ۳۰ هزار دلار شود.
با توجه به اثر بخشی استفاده از قانون کپی رایت دیجیتال هزاره در خصوص ارائه دهندگان خدمات اینترنتی که انجمن را مجاز به حملههای این چنین به کاربران متخلف مینماید انجمن تصمیم گرفت استراتژی جدید و تازه کشف شدهی خود را برای نبرد بهتر در این خصوص بازنویسی نماید. اگرچه مقاومت بسیاری توسط ارائه دهندگان خدمات اینترنتی برای ممانعت ورود و حضور یک سازمان خارجی در کسب و کار آنها صورت گرفت اما انجمن به حمایت کافی برای مبارزه با به اشتراک گذاری فایل در مقابله با ارائه دهندگان خدمات اینترنتی دست یافته بود. هنوز هم با ادامهی این تاکتیک جدید، انجمن صنعت ضبط آمریکا از موافقت نامههایی برای همکاری با ارائه دهندگان خدمات اینترنتی برای قطع اینترنت مشترکان متخلف استفاده مینماید. هنگامی که یک کاربر متخلف به طور غیر قانونی به اشتراک گذاری فایل میپردازد ارائه دهندهی خدمات اینترنتی ایمیل هشدار انجمن صنعت ضبط آمریکا را برای کاربر ارسال مینماید به طوری که در این ایمیل اشاره شده است که به اشتراک گذاری موسیقی فوق از این طریق مجاز نمیباشد. بعد از این هشدار اولیه اگر آنها همچنان به اشتراک گذاری خود ادامه دهند مشترک یک یا دو هشدار دیگر دریافت مینماید و چنانچه باز به عمل متخلفانه ی خود از این طریق ادامه دهد ارائه دهندهی خدمات اینترنتی اتصال وی را به اینترنت کند خواهد کرد و اگر همچنان متخلف به این امر ادامه دهد این امکان وجود دارد که اتصال فرد به اینترنت کاملاً قطع گردد.
این استراتژی که برنامهی واکنش تدریجی نامیده میشود توسط انجمن برای مقابله با اشتراک گذارندگان فایل و به عبارتی برای جنگ علیه آنها تصویب شد. سوالی که در این جا مطرح میشود این است که بهترین مسیر نبرد برای انجمن کدام است. بخش بعدی متن این نگرانیها را مورد بحث قرار میدهد و به بررسی این مطلب میپردازد که اقدامات جایگزین و قابل دسترس برای انجمن در خصوص برنامههای آیندهی آن چیست.
راهی که انجمن صنعت ضبط آمریکا در حال رفتن است و راهی که باید طی کند
در حالی که انجمن برنامهی واکنش تدریجی را به عنوان روش عمل کنونی خود اتخاذ کرده است برخی راههای دیگر جایگزین در این خصوص در حال بررسی میباشند. در این بخش به بررسی گزینههای ممکن و پیش روی انجمن میپردازیم و نقاط قوت و ضعف آنها را مورد بررسی قرار میدهیم. ابتدا از برنامهی واکنش تدریجی شروع میکنیم.
برنامهی واکنش تدریجی
به جهت آن که یافتن افرادی که به اشتراک گذاری فایل به صورت غیر قانونی میپردازند دشوار بود انجمن به مقررات خاصی از قانون کپی رایت هزارهی دیجیتال استناد کرد تا کاربران متخلف را به وسیلهی ارائه دهندگان خدمات اینترنتی مورد شناسایی قرار دهد، یافتن این روش به دلیل دادخواهیهای نا موفق این انجمن بود که هزینههای زیادی نیز به بار آورد. به نظر میرسد طرح واکنش تدریجی طرحی کمتر تهاجمی نسبت به طرحهای قبلی اتخاذ شده توسط انجمن است. دست کم در ظاهر به نظر میرسد که طرح جدید برای هر دو طرف دادخواهی سودمند است، طرفداران موسیقی ممکن است احساس کنند که به اشتراک گذاری موسیقی آنها را در معرض خطر طرح دعوی در دادگاه قرار میدهد با فرض این که ارائه دهندگان خدمات اینترنتی خودشان با برنامه موافق باشند، در حالی که انجمن نیز خود از امتیازات نرفتن به دادگاه و ورود به دادخواهی بهرهمند میشود که عدم پرداخت هزینههای دادرسی و حق الوکاله ی وکیل از آن جمله است.
در حالی که این تغییرات یک انحراف مطلوب از پروتکل قبلی انجمن است، برخی ملاحظات مهم در برابر شدت وزن طرح واکنش تدریجی در این میان وجود دارد. یکی از مشکلات زمینهای طرح واکنش تدریجی این است که توانایی انجمن را برای تحکم به دیگران کاهش نمیدهد، به طوری که به سادگی تمرکز خود را از کاربران شخصی به سمت ارائه دهندگان خدمات اینترنتی منتقل میکند بدین صورت که انجمن عملاً میتواند ارائه دهندگان خدمات اینترنتی را به اجرای برنامهی واکنش تدریجی از طریق تهدید این ارائه کنندگان با یک دستور ساده مجبور نماید. بدین ترتیب که دستور دهد تا با شناسایی افراد متخلف حساب کاربری آنها را مسدود نمایند و بدین ترتیب انجمن میتواند به راحتی وارد رابطهی قراردادی کاربران اینترنت و ارائه دهندگان خدمات اینترنتی شود و ارائه دهندگان خدمات اینترنتی را مجبور به قطع اینترنت کاربران نماید. با توجه به این که این استراتژیها برای پیدا کردن کاربران متخلف همواره صحیح و قابل اعتماد نیست و این که برخی افراد ممکن است به شکل نادرستی متهم به اشتراک گذاری فایلهای حمایت شده تحت کپی رایت شوند برخی از این اقدامات توسط بسیاری افراد نامناسب تلقی میشوند.
به اعتقاد برخی افراد تاکتیکهای انجمن تحت برنامهی واکنش تدریجی نقض آشکار اصول اساسی “بی طرفی شبکه” میباشد. نظریهی مرکزی بی طرفی شبکه این است که اپراتورهای شبکه باید از تبعیض علیه کاربران ممانعت بنمایند و از اولویت بندی محتوای خود جلوگیری نمایند و این در حالی است که نکتهی اصلی در طرح واکنش تدریجی این است که ارائه دهندگان خدمات اینترنتی باید علیه به اشتراک گذارندگان فایل تبعیض قائل شده و از توانایی خود برای محدود کردن دسترسی به اینترنت این افراد جلوگیری نمایند. در حال حاضر موضوع بی طرفی شبکه بسیار بحث بر انگیز است، نه طرفداران آن و نه مخالفانش نمیتوانند در این موضوع خاص به طور کامل به حل و فصل مشکلات بپردازند. با وجود این اختلافات و اهمیت سیاسی بی طرفی شبکه در توسعهی قانون کپی رایت این پدیدهی مهم را نمیتوان نادیده گرفت. سناتور آل فرانکن از مینه سوتا اعتقاد دارد که بی طرفی شبکه مسئلهای فنی و مهمترین مسئلهی متمم اول قانون اساسی زمان ما است. واکنشها نسبت به راهکارهای مشابه با برنامهی واکنش تدریجی در نقاط مختلف دنیا متفاوت بوده است. اگرچه در آسیا و اروپا برنامههای یکسانی اجرا شده است ولی برخی کشورها و نهادها با آن مخالفت کردهاند. برنامهی فوق در پارلمان اروپا هواداران چندانی ندارد و از سوی فعالان عرصهی سیاستهای عمومی اقدامی بسیار سخت گیرانه در عرصهی دیجیتال شناخته شده است. پارلمان اروپا در بررسی قانونی که به دنبال حمایت بیشتر از حقوق مالکیت فکری بود با ۶۳۳ رأی موافق در برابر ۱۳ رأی مخالف و ۱۶ رأی ممتنع اعلام کرد که این قانون نمیتواند واجد چنین برنامهی تحمیلی باشد. در پرتو نگرانیهای سیاستهای عمومی و واکنش بی اشتیاق جامعهی بینالمللی، ادامهی استفاده از طرح واکنش تدریجی قطعاً بهترین گزینهی موجود برای انجمن به شمار نمیرود.
افزایش استفاده از تکنولوژی مدیریت حقوق دیجیتال
یکی دیگر از گزینههای در دسترس انجمن، دفاع برای توسعهی بیشتر و استفاده از فناوری مدیریت حقوق دیجیتال [۱۸] در فروش و توزیع موسیقی دیجیتال میباشد. مدیریت حقوق دیجیتال اساساً یک لایهی پنهان از نرم افزاری است که از یک فایل کامپیوتری محافظت میکند و نسبت به آن چه میتوان و نمیتوان با آن انجام داد محدودیت ایجاد میکند. شرکت اپل [۱۹] شاید پیشتازترین کاربر تکنولوژی مدیریت حقوق دیجیتال است که از طریق آیتیونز [۲۰] موسیقی دیجیتال خود را با نرم افزارهای حقوق مدیریت دیجیتال توزیع مینماید به طوری که امکان کپی فایل خریداری شده را به حداکثر ۵ کامپیوتر محدود مینماید. این تکنولوژی هیچ گاه به طور موفق برای محافظت از سی دیهای موسیقی عمل نکرد اما تغییر مسیر به سمت موسیقی دیجیتال در صنعت موسیقی امروز از طریق سرویسهایی مانند آیتیونز نمایانگر فرصتهای بسیاری است که به شکل موانعی گسترده در برابر به اشتراک گذارندگان متخلف با استفاده از این تکنولوژی به وجود آمدهاند. با کد گذاری موسیقی دیجیتال با نرم افزارهای مدیریت حقوق دیجیتال، توزیع کنندگان موسیقی به طور بالقوه قادر خواهند بود با مشخص کردن کاربرانی که تمایل ندارند یا قادر نیستند که نرم افزار مدیریت حقوق دیجیتال را دانلود نمایند با محدود کردن دسترسی به اشتراک گذارندگان فایل به حجم عظیمی از فایلهای موجود از سرقت ادبی و لطمه به مالکیت فکری جلوگیری نمایند.
اگرچه مدیریت حقوق دیجیتال به طور بالقوه میتواند ابزاری بسیار قدرتمند برای توزیع کنندگان موسیقی دیجیتال و صنعت موسیقی در جهت تلاشهایشان برای جلوگیری از سرقت آثار محسوب شود اما تعدادی استدلال قابل توجه وجود دارد که بر جنبههای منفی استفاده از این تکنولوژی و استفادهی مستمر از آن تاکید میورزد و نگرانیهایی نسبت به تاثیرات منفی این تکنولوژی وجود دارد به این ترتیب که آمارها نشان میدهد برداشتن محدودیتهای این تکنولوژی از قطعات موسیقی تأثیری بر نقض کپی رایت نداشته است. با فرض این که چنین آماری قابل اعتماد هستند پیامدهای حیرت انگیزی به دنبال خواهد داشت، اگر مدیریت حقوق دیجیتال مانع سرقت نشود صرفاً یک مزاحمت ساده برای کاربر ایجاد خواهد کرد. از دیدگاه روابط عمومی، تصدیق این امکان نشان میدهد که صنعت موسیقی بدون در نظر گرفتن فعالیت متخلفانه ی کاربران همهی آنها را متخلف و سارق میداند که این امر موجب شکافی گسترده میان صنعت موسیقی و مصرف کنندگان میگردد. با این فرض مدیریت حقوق دیجیتال به طور غیر منصفانهای از هر دو فعالیت قانونی و غیر قانونی ممانعت به عمل میآورد. علاوه بر این استفاده از این تکنولوژی سؤال هایی را پیرامون اصول اخلاقی کسب و کار تجارت مطرح مینماید. به عنوان مثال یکی از عواقب نرم افزار اپل این است که موسیقی خریداری شده در آیتیونز تنها از طریق محصولات شرکت مانند آیپاد [۲۱] یا آیپد [۲۲] اپل قابل شنیدن است. نتیجه این که اپل اگرچه به بازار پخش کنندهی موسیقی دیجیتال و قابل حمل کمک کرده است اما در بازار انحصار ایجاد کرده است. بنابراین اپل با استفاده از تکنولوژی مدیریت حقوق دیجیتال به درجهای از کنترل در بازار رسیده است که موجب تعادل نابرابر قدرت در بازار گشته است، به طوری که دیگر بازیگران این عرصه دیگر تمایلی ندارند که در عرصهی موسیقی با اپل همکاری بنمایند زیرا اپل با دیکته کردن بر اقتصاد بر روابط مربوط به تجارت و کسب و کار آنها تأثیر میگذارد.
با توجه به موارد فوق و آثار منفی پیش گفته مشخص نیست که استفاده از تکنولوژی مدیریت حقوق دیجیتال در بازار برای صنعت موسیقی و مصرف کنندگان مفید باشد. این در حالی است که توزیع کنندگان موسیقی دیجیتال در حال حرکت به سمت و سویی فارغ از استفاده از مدیریت حقوق دیجیتال میباشند و در حال بازاریابی بدون کمک این تکنولوژی و فارغ از چنین محدودیتهایی به راه خود ادامه میدهند به طوری که میخواهند قلههای موفقیت را بالاتر از اپل آیتیونز فتح نمایند.
علاوه بر این برخی دیگر از منتقدان تکنولوژی مدیریت حقوق دیجیتال اعتقاد دارند که این تکنولوژی مانند دایناسوری است که منتظر اصابت شهاب سنگ به زمین است، بنابراین تلاش برای بهبود و ارتقاءان را بیهوده میدانند. بنابراین به نظر میرسد انتخاب این تکنولوژی انتخابی ضعیف است و هم برای مصرف کنندگان و هم برای صنعت موسیقی و توزیع کنندگان در آینده مشکلات بزرگی به بار خواهد آورد.
مجوز استفادهی جمعی داوطلبانه
یک روش جایگزین دیگر میتواند ایجاد یک سیستم مجوز استفادهی جمعی برای مصرف کنندگان باشد که به طور بالقوه تضمین میشود که همزمان با به اشتراک گذاری اثر به طور قانونی پرداخت به صاحبان اثر نیز صورت میگیرد. ایدهی پشت سیستم مجوز استفادهی جمعی نسبتاً ساده است و هدف این است که در ازای پرداخت معقول به صورت منظم طرفداران موسیقی به صورت قانونی و مجاز به آثار مورد علاقهی خود دسترسی پیدا کنند. تا زمانی که به اشتراک گذارندگان فایل مقرری خود یا به عبارت دیگر حق عضویت خود را پرداخت نمایند مجازند که به صورت رایگان هر چه را که دوست دارند با هر نرم افزاری که برای آنها بهتر کار میکند بدون خطر قطع شدن اینترنت و یا به دادگاه احضار شدن دانلود نموده و یا به اشتراک بگذارند. این امر کاملاً به نفع صنعت موسیقی است، مبالغی که به این ترتیب پرداخت میشوند توسط نهادهای خاص جمع آوری شده و بر اساس محبوبیت و شهرت میان صاحبان آثار تقسیم میشود. تحت چنین برنامهای هر چقدر که مردم فایلهای بیشتری به اشتراک بگذارند صاحبان آثار پول بیشتری دریافت میکنند، رقابت بیشتری رخ میدهد و به تبع آن سطح نوآوری و پیشرفت صنعت موسیقی ارتقاء پیدا میکند.
با توجه به بنیاد مرز الکترونیک [۲۳] یکی از طرفداران پیشرو به کارگیری سیستم مجوز استفادهی جمعی داوطلبانه، اعطای چنین مجوزی با مسیر آیندهی صنعت موسیقی و جامعهی موسیقی گستردهتر هماهنگی بیشتری دارد. به گفتهی این نهاد به اشتراک گذاری فایل هیچ گاه از بین نخواهد رفت و سیستمهای جدید تکنولوژی تنها کار به اشتراک گذارندگان فایل و کپی برداری را آسانتر و ارزانتر خواهد کرد. اگر چنین فرضهایی صحیح باشند مبارزه با فعالیتهای به اشتراک گذارندگان فایل برای انجمن صنعت ضبط آمریکا امری دائمی و رو به رشد خواهد بود. همچنین بنیاد بیان میکند که طرفداران به اشتراک گذاری فایلهای موسیقی همواره راههای بهتری برای به اشتراک گذاشتن پیدا خواهند کرد. این بنیاد همچنین بیان میکند که هواداران موسیقی همواره در توزیع موسیقی از طریق به اشتراک گذاری فایلها موفقتر از صنعت موسیقی عمل میکنند و به همین خاطر علی رغم غیر قانونی بودن عملکردشان باید پذیرفته شوند. با توجه به پیشینهی موفق استفاده از سیستم مجوز جمعی داوطلبانه در صنعت موسیقی و پخش رادیویی و تلویزیونی میتوان از آن در حوزهی به اشتراک گذاری فایلها نیز استفاده نمود.
همچنین بنیاد ادعا میکند که توسعهی صنعت موسیقی در نتیجهی کاهش دخالتهای دولت به نفع نیروهای خصوصی بازار خواهد بود و روند توسعهی بازار را سریعتر و موثرتر مینماید. اتخاذ این روش هم برای صنعت موسیقی و هم برای مصرف کنندگان مطلوب است.
از لحاظ تئوری یک سیستم مشابه صدور مجوز جمعی میتواند مشکلات به اشتراک گذاری فایل را حل نماید. به اشتراک گذارنگان فایل که همواره در معرض خطر دادخواهی و شکایت بودند با پرداخت هزینهای در حد چند دلار در ماه خود را از این خطر میرهانند. به اشتراک گذارندگان فایل میتوانند مجوز را به طور مستقیم از انجمن یا از سازمان دیگری یا از طریق ارائه دهندهی خدمات اینترنتی خود و یا از طریق سیستم همتا به همتای خود خریداری نمایند. آمارها نشان میدهد که بیش از ۶۰ میلیون آمریکایی که از طریق این روش به اشتراک گذاری فایل میپردازند با پرداخت چند دلار در ماه بیش از ۳ میلیارد دلار به درآمد صنعت موسیقی کمک مینمایند.
قطعاً مانند هر سیستم دیگری این سیستم نیز راه حل کاملی برای صنعت موسیقی محسوب نمیشود و با مشکلات مهمی برای اجرا مواجه است. انجمن صنعت ضبط موسیقی آمریکا همواره دغدغهی کنترل توزیع موسیقی در اینترنت را دارد باید از این کنترل به نفع پرداخت منصفانه چشم پوشی نماید. همچنین این نگرانی وجود دارد که هنرمندان فردی و صاحبان حقوق که از پیوستن به این سیستم خودداری مینمایند هیچ راه حلی برای دریافت جبران در مقابل به اشتراک گذاری فایل ندارند. با این حال این نگرانی برای صنعت چندان جدید نیست و صاحبان آثار همواره در این خصوص تحت فشار بودهاند و این انگیزهی قدرتمند وجود داشته است که به سازمانها و نهادهای بزرگتری برای دریافت حقوقشان بپیوندند.
اگرچه استفاده از این مجوز مشکلات بالقوهای دارد که حل آن نیازمند تفکر و بررسی بیشتر است اما اثر بخشی آن به حدی است که ارزش رفع مشکل در طول زمان را دارد. انتخاب این سیستم میتواند انتخابی برتر باشد زیرا به اشتراک گذاری فایل در جهان و در صنعت موسیقی امری اجتناب ناپذیر است.
نتیجه گیری
به اشتراک گذاری فایل تاکنون تاثیری غیر قابل انکار بر عملکرد و استراتژی انجمن صنعت ضبط آمریکا و به طور گسترده بر صنعت موسیقی جهان گذاشته است. تاکتیکهایی که انجمن صنعت ضبط آمریکا برای مقابله با به اشتراک گذاری فایل اتخاذ کرده است بسیار نا موفق بوده است. این انجمن با اتخاذ روشهای گوناگون در این خصوص به تلاشهای خود برای پایان دادن به اشتراک گذاری فایل ادامه داده است و تقریباً در اکثر آنها متحمل شکست شده است. به نظر میرسد انجمن باید با پذیرش این نکته که به اشترک گذاری فایل بخشی اجتناب ناپذیر از دنیای موسیقی امروز است به جای پرداختن به یک مبارزهی سخت با آن، آن را همسوی خود ساخته تا هم به سود خود و هم به سود جامعهی موسیقی باشد و علاوه بر آن موجب کشف امکانات جدید بی شماری برای آیندهی موسیقی گردد.
[۱]. Recording Industry Association of America (RIAA) [۲]. Napster [۳]. Shawn Fanning [۴]. Morpheus [۵]. LimeWire [۶]. Grokster [۷]. Kazaa [۸]. BitTorrent [۹]. Diamond Rio [۱۰]. A & M Records [۱۱]. Digital Millennium Copyright Act (DMCA) [۱۲]. Radiohead [۱۳]. Rainbows [۱۴]. iTunes [۱۵]. Amazon [۱۶]. Will Page [۱۷]. Eric Garland [۱۸]. Digital Right Management (DRM) [۱۹]. Apple [۲۰]. iTunes [۲۱]. iPod [۲۲]. iPad [۲۳]. Electronic Frontier Foundation (EFF)