گاه پیدایش داستانهای خبری، بنیانهای حقوق مالکیت فکری را به چالش میکشد که پرسش مطروحه ذیل در حوزه رسانه، یکی از نمونه های جذاب این امر است: حق مالکیت فکری مربوط به عکس تهیه شده توسط یک میمون، متعلق به کیست؟ این پرسش که تا حدی عجیب به نظر میرسد، پیرو تصمیم اخیر Wikimedia در رابطه با داستان ذیل مطرح شده است.
Wikimedia تشریح میکند:
«عکاسی، بدون توجه به دوربین عکاسی خود، آن را در یک پارک طبیعی در اندونزی رها میکند. یک میمون سیاه ماده، دوربین را برداشته و به وسیله آن، عکسهایی از جمله عکسی از چهره خود تهیه مینماید. عکسها در یکی از مقالات موجود در روزنامهای اینترنتی به نمایش گذاشته شده و برای عموم قابل دسترس میشود. عکاس برای ما تقاضایی فرستاد و به موجب آن، مدعی مالکیت کپی رایت عکسهای مذکور شد. ما این ادعا را نپذیرفتیم و لذا با درخواست وی مخالفت کردیم. این تصمیم موجب برآشفتن عکاس شد. وی اظهار داشت: این امر مرا بسیار خشمگین میکند؛ من عکاسی حرفهای هستم – چنین سفری برای من بیش از ۲۰۰۰ یورو هزینه داشته و معیشت من از این راه میگذرد.»
به چه دلیل در چنین موردی نمیتوان عکاس را نسبت به عکس تهیه شده محق دانست؟ اگر بتوان فرض کرد که در این مورد شخصی دارنده حق مالکیت فکری است، آن شخص که خواهد بود؟ به موجب نظام حقوقی انگلیس، وضعیت مذکور از پیچیدگی خاصی برخوردار بوده و اهمیت خلاقیت بشر در حوزه حقوق مالکیت فکری را بیش از پیش آشکار میکند.
در وهله نخست، فرض بر این است که عکس مذکور، توسط هیچ انسانی ایجاد نشده است. در غیر این صورت، شخص مذکور به درستی خواهد توانست نسبت به اثر، مدعی نوعی حق مالکیت فکری شود، و در عکس مورد بحث، به گفته عکاس چنین شخصی وجود داشته است.
نکته قابل توجه دیگر این که، به موجب نظام حقوقی انگلیس، حق مالکیت فکری، حقی است مالی، اما میمون یا هر موجود دیگری غیر از انسان را نمیتوان صاحب چنین حقی دانست و تنها اشخاص حقیقی یا حقوقی (مانند شرکتها) هستند که میتوانند از چنین حقی برخوردار شوند. این بدین معناست که حق مالکیت فکری عکس، به میمون مورد نظر تعلق نخواهد گرفت.
به موجب قانون انگلیس، حق مالکیت فکری موجود در یک عکس، در وهله اول به کسی تعلق دارد که آن را خلق کرده است. نکته کلیدی در این قانون، عمل «خلق کردن» است- شخصی چیزی را خلق میکند و آن چیز جز به واسطه این خلق وجود نخواهد داشت. تعمیم این اصل به عکاسی، ساده به نظر میرسد: شخصی که به وسیله دوربین، عکس را تهیه میکند، نسبت به آن دارای حق مالکیت فکری خواهد شد (حتی در صورتی که دوربین به وی تعلق نداشته باشد).
با وجود این، نیازی به حضور فیزیکی عکاس نیست: ممکن است یک عکاس حیات وحش، حسگری روی دوربین تنظیم کند که در نبود وی نیز از حیوانات عکس گرفته شود. این عمل نیز میتواند مشمول عنوان خلاقیت شود.
اما در صورتی که عکس تهیه شده، نمایانگر تلاش مبتکرانه یک انسان نباشد، «خلق» اثر توسط وی بیمعنا به نظر میرسد. فراتر از آن، در این صورت اساساً «اثری» که بتواند موضوع حقوق مالکیت فکری واقع شود، وجود نخواهد داشت.
اگر گربهای ولگرد بر روی بوم، نقاشی بکشد یا سگی وحشی با پارس کردن خود، سیمهای سازی را به ارتعاش درآورد، نتیجه این عمل شاید چیزی باشد که اگر توسط انسان صورت میگرفت، میتوانست موضوع حقوق مالکیت ادبی، هنری واقع شود؛ اما از آن جایی که این عمل توسط یک حیوان صورت گرفته، عنوان «اثر» بر آن اطلاق نخواهد شد. استفاده اتفاقی از ابزار تولید شده توسط بشر نیز از نظر حقوقی تاثیری بر این موضوع نخواهد داشت.
بر این اساس، عکس تهیه شده توسط یک میمون، اثر هنری مشمول حقوق مالکیت ادبی، هنری تلقی نمیشود، همان طور که صدای ناشی از کوبیدن متناوب چنین دوربینی به صخرهها توسط میمون، اثر موسیقایی نخواهد بود.
لذا ممکن است که یک میمون به خوبی عکسی زیبا خلق کند؛ اما استعداد و توانایی او هر قدر که باشد، منجر به تولید اثری مشمول حقوق مالکیت ادبی، هنری نخواهد شد.
نظام جهانی حقوق مالکیت فکری: کنوانسیون برن
حقوق مالکیت ادبی هنری، مانند سایر اقسام حقوق مالکیت فکری، دارای ماهیتی درون سرزمینی است، به این معنا که نظام حقوق مالکیت فکری در هر کشور با کشور دیگر دارای تفاوتهایی است. با وجود این، وجود توافقات مختلف جهانی در حوزه مالکیت فکری، از جمله کنوانسیون برن در حمایت از آثار ادبی، هنری، که در سال ۱۸۸۳ به تصویب رسیده و آخرین اصلاحات آن در سال ۱۹۷۱ انجام شد، بیانگر آن است که در نظام حقوق مالکیت فکری کشورهای مختلف، سطحی از هماهنگی وجود دارد.
کنوانسیون برن مبین حداقل استانداردهای بینالمللی لازم در خصوص مواردی از قبیل انواع آثار مورد حمایت، مدت حمایت و محدوده استثنائات و محدودیتهای حمایت است. این کنوانسیون، حاوی «اصل رفتار ملی» است که به موجب آن اثر خلق شده در یکی از کشورهای عضو اتحادیه برن در سایر کشورهای عضو، از همان حمایتی برخوردار خواهد بود که در آن کشورها نسبت به آثار داخلی آنها اعمال میشود. علاوه بر این، به موجب این کنوانسیون، صرف خلق اثر در قالبی ملموس (به عنوان مثال، به صورت نوشته شده یا ضبط شده) برای حمایت از آن کافی بوده و تشریفاتی از قبیل ثبت اثر، لازمه حمایت نخواهد بود؛ هر چند برخی کشورها ثبت اختیاری اثر را مجاز میدانند.
پدیدآورندگان اولیه آثار که به موجب نظام حقوق مالکیت ادبی، هنری مورد حمایت هستند، و وراث آنان، دارای حقوق اولیه مشخصی هستند. این اشخاص از حق انحصاری استفاده از اثر برخوردارند و میتوانند اجازه استفاد ه از اثر را با وضع شرایطی خاص به دیگران اعطا کنند. پدیدآورنده اثر حق تجویز یا ممانعت از فعالیتهای ذیل را دارد:
تکثیر اثر به صور مختلف، از قبیل چاپ اثر یا ضبط اثر صوتی؛
اجرای عمومی اثر، مانند اجرای نمایش یا اثر موسیقایی؛
ضبط اثر؛
پخش رادیو، تلویزیونی اثر (از طریق رادیو، سیم و یا ماهواره)
ترجمه اثر و اقتباس از آن
به موجب کنوانسیون برن، حقوق مادی فوق، حداقل ۵۰ سال پس از فوت پدیدآورنده مورد حمایت خواهد بود. قوانین داخلی میتوانند این مدت را افزایش دهند. حمایت از حقوق مالکیت ادبی، هنری، همچنین شامل حقوق معنوی نیز میشود که حق ادعای مالکیت اثر و ممانعت از تغییر آن به گونهای که به اعتبار پدیدآورنده خدشه وارد نماید، از جمله مصادیق آن است.
کنوانسیون برن تعریفی از واژه «پدیدآورنده» ارائه نمیدهد. با وجود این اشاره به «پدیدآورنده» در کنوانسیون به شخصی مربوط میشود که با اندیشه خود، اثری را خلق نموده است.
برخی از نظامهای حقوقی داخلی، حق مالکیت اثر را برای اشخاص حقوقی نیز به رسمیت میشناسند که ابتکار عمل و مسولیت خلق یک اثر را بر عهده داشتهاند و یا به طور کلی، با تعیین اهداف و چشماندازهای خلق اثر، تاثیری مستقیم یا غیر مستقیم بر ماهیت و شکل اثر گذاشتهاند.
[۱] این مطلب ترجمه ای است از مقاله: Copyright: No Time To Monkey Around که در چهارمین شماره مجله وایپو درسال ۲۰۱۴ چاپ شده است. متن کامل مجله در لینک زیر در دسترس است:http://www.wipo.int/wipo_magazine/en/-