گفتگو با مهندس فرید فولادی
مدیر واحد مدیریت محصول و بازاریابی شرکت همکاران سیستم
نظر شما در مورد حمایت یا عدم حمایت از نرمافزار خارجی چیست؟
نمیتوان گفت استفاده غیر مجاز از نرمافزار ایرانی، شرعاً و قانوناً اشکال دارد ولی مذموم بودن اینکار در مورد نرمافزار خارجی، محل شک است. نرمافزار، نرمافزار است و هر کس آن را خلق کرده برای آن ارزش و هویت قائل است و باید موردحمایت واقع شود. در این قضیه، یک استثنا وجود دارد و آن مسئلهی در دسترس نبودن است. بارها برای ما پیش آمده که خواستهایم نرمافزاری را بخریم و به ما نفروختهاند. زمانی که شرکت تولیدکننده آگاهانه از فروش نرمافزار امتناع میکند و شما هم ناگزیر به استفاده از آن هستید، ممکن است از آن کپیبرداری کنید.
و از نظر شما این امر مجاز است؟
من نمیگویم مجاز است و حتماً ایراد دارد، اما در شرایط کنونی چارهای نیست. من فکر میکنم اگر امکان خرید نرمافزار وجود داشته باشد، باید حتماً آن را خرید، در غیر این صورت، نیز باید احتیاط کرد. ما، در شرایطی بودهایم که به نرمافزاری احتیاج داشتیم ولی آن را به ما نمیفروختند ولی از آن نرمافزارها استفاده کردیم. حال پرسش این است که در صورت تغییر شرایط آیا باز هم میتوانیم در لزوم خریداری این نرمافزارها شک کنیم؟ پاسخ منفی است، زیرا بدیهی است که ما ملزم به خرید این نرمافزارها هستیم و نمیتوانیم میان نرمافزار داخلی و خارجی از این حیث قائل به تفکیک شویم. از این نظر میان نرمافزار «همکاران سیستم»، «Microsoft» یا «Apple» تفاوتی وجود نخواهد داشت.
حال، اگر فرض کنیم شرایط دستخوش تغییر شود و ایران به WTO بپیوندد، ما با یک شوک روبهرو خواهیم شد که این شوک این است که تعداد بسیار زیادی از نرمافزارها که به تدریج در این مملکت مورد استفاده قرار گرفته است، باید به یکباره هزینههای مربوط به آن پرداخت شود که مبلغ بسیار زیادی خواهد بود. علت این امر، این است که سایر کشورها به تدریج، مثلاً در طول ۵۰ سال، این نرمافزارها را خریدهاند؛ اما در کشور ما این هزینه باید به صورت ناگهانی پرداخت شود. پرداخت یکباره هزینههای خرید نرمافزار بهانه خوبی برای کپیبرداری از نرمافزارهای خارجی شده است. اما واقعیت این است که نسخهبرداری از نرمافزارها با این منطق توجیه پذیر نیست؛ چرا که میتوان، به عنوان مثال با شرکت تولیدکننده نرم افزار مورد نظر مذاکره کرد و با تشریح شرایط و وضعیت موجود، خواستار درنظرگرفتن شرایط خاص و ویژه شد. بیشتر شرکتها برای این موارد، قواعد خاصی در نظر میگیرند؛ شرایطی از قبیل پرداخت تدریجی و اقساطی، تخفیف و…؛ لذا در این زمینه باید با مالک نرمافزار به توافق و تفاهم رسید.
ـ پرسش دیگری که در این حوزه مطرح میشود این است که فارغ از مباحث اخلاقی، با توجه به عدم الزام پیوستن ایران به تریپس و برن حداقل تا زمان پیوستن به سازمان تجارت جهانی، چرا باید به این معاهدات بینالمللی پیوست؛ درحالیکه تا زمانی که مجبور به پیوستن نباشیم، میتوانیم به وضعیت موجود ادامه بدهیم؟ از نظر شما، پیوستن به معاهدات بینالمللی در چنین شرایطی حاوی چه پیامدهای مثبت و منفی خواهد بود؟
من فکر میکنم نپیوستن به معاهدات بینالمللی و وارد نشدن به چنین فرایندی میتواند، مانعی بر سر راه توسعه نرمافزار در ایران باشد؛ ما کماکان از نرمافزار استفاده میکنیم اما مجاز به خرید آن نیستیم و از اینرو نمیتوانیم از تولیدکننده، خدمات دریافت کنیم و این درنهایت به ضرر ما خواهد بود؛. ما متوجه هزینههایی از این دست که در حال حاضر متحمل میشویم، نیستیم. خطاهایی که در نسخههای غیرمجاز نرمافزارهای خارجی رخ میدهد، میتواندکسب و کار و تجارت را در کشور با خطر جدی مواجه کند. به عنوان مثال، اطلاعات مربوط به ثبت احوال ما، بر روی چه پایگاه دادهای ذخیره شده است؟ چه کسی اطلاعاتی با این سطح از اهمیت را پشتیبانی میکند تا ما مطمئن باشیم خطری این اطلاعات را تهدید نمیکند و در صورت بروز مشکل، شخصی هست که کمک کرده و مشکل را حل کند؟ نهایتاً به اشخاصی در داخل بسنده کردهایم که اطلاعات محدودتری نسبت به Oracle دارند. این در حالی است که خود شرکت Oracle باید مسؤولیت این امر را بپذیرد و متعهد شود که از اطلاعات حفاظت کند. در نتیجه، نپیوستن به معاهدات بینالمللی از یک سو کسب و کار را در کشور ما با مشکل مواجه میکند، از سوی دیگر، مانعی بر سر راه پیشرفت و توسعه صنعت نرمافزار محسوب میشود. چند درصد از شرکتهای تولیدکننده نرمافزار در ایران با سایر شرکتهای بزرگ موجود در این حوزه در جهان، در ارتباط هستند تا بتوانند با آنها تبادل اطلاعات کرده و از آنها بیاموزند و با آنها در تعامل باشند؟ این تعاملات بسیار محدود است. اکثر شرکتهای بزرگ از قبیل Microsoft و Oracle بخشی با عنوان Developer Network دارند که با ورود به آن، دنیای جدیدی به روی شما باز میشود که مجموعهای از ابزارها، کدهای نمونه و… را به شما ارائه میدهد. طبیعی است که بخش عمدهای از این امکانات به صورت رایگان در دسترس نباشد و نخریدن نرمافزار به معنای عدم دسترسی به این مجموعه خواهد بود.. امروزه امور شرکتهای تولیدکننده نرمافزار در ایران به خوبی نمیگذرد؛ چراکه ناچارند برای یافتن پاسخ سؤالاتشان به ابزاری مانند Google متوسل شوند که از انبوه اطلاعات موجود در آن، ممکن است تنها بخش محدودی صحیح باشد.
علاوه بر شرکتهای بزرگ، بازار متنوعی از ابزار، موجود است که استفاده از آن مستلزم پرداخت پول و خرید آن است. به عنوان مثال، ابزاری وجود دارد که از آن برای کد کردن Source نرمافزارها، جهت جلوگیری از نسخهبرداری غیرمجاز و جلوگیری از سرقت نرمافزار استفاده میشود. همکاران سیستم این ابزار را خریداری کرده و به وسیله آن Source نرمافزارها را کدگذاری نموده تا کسی نتواند به صورت غیر مجاز از آن استفاده و نسخهبرداری کند یا ابزار دیگری که کتابخانههای آماده برای برنامهنویسی را ارائه میدهد. تیم تولید ما ناچار است به جای استفاده از چنین ابزاری، برای تهیه آن ماهها وقت صرف کند. علت این امر آن است که این ابزار زبان فارسی را پوشش نمیدهد.. شرکت ارائه دهنده این ابزار، جزو ابرقدرتهای این صنعت نیست. شما فکر کنید اگر ۱۰۰ نفر فارسیزبان این ابزار را خریداری کنند، شرکت ارائهدهنده حتماً به این فکر خواهد افتاد که مشکل زبان فارسی ابزارش را حل کند و این زبان را نیز تحت پوشش خود قرار دهد؛ چرا که مشتریانی خواهد داشت که برای جلب رضایتشان ناگزیر به انجام این کار خواهد بود.
لذا، این گفته که تا زمانی که مجبور نشدیم، به معاهدات بینالمللی نپیوندیم و به همین صورت روزگار بگذرانیم، صحیح و منطقی به نظر نمی رسد؛ ضمناً باید به این نکته نیز توجه داشت که فرجه ما تا زمان الزام به پیوستن، محدود است. با روند موجود در تغییر فناوری و پیش رفتن به سوی مدل Cloud، ما ظرف مدت کوتاهی در آینده به فناوری روز دنیا دسترسی نخواهیم داشت تا بتوانیم از آن نسخهبرداری کنیم.
یکی از پرسشهای ما در این حوزه نیز بر همین نکته متمرکز است؛ این که در صورت عمومیت یافتن مقوله رایانش ابری (Cloud Computing)، این امر چه تأثیری بر آینده استفاده ما از نرمافزارها و نسخهبرداری غیرمجاز از آن خواهد داشت؟
به نظر من، ما دیگر قادر به انجام این کار نخواهیم بود. ما تا امروز در دنیای موبایل ۴ نسل داشتیم. نسل ۲G یا GPRS که با سرعت ۱۲۸ کیلو بیت بود و بسیار کند بود و همچنان هم مورد استفاده است. نسل ۳G که تا ۲ مگابیت سرعت داشت و امروزه با ۷۵/۳ میتواند تا ۶ مگابیت سرعت داشته باشد و اکثر کشورهای دنیا این ۷۵/۳ را دارند. نسل چهارم که همان ۴g است، تا ۲۰ مگابیت در ثانیه سرعت دارد؛ یعنی شما میتوانید از طریق موبایلتان با سرعت ۲۰ مگابیت در ثانیه به اینترنت دسترسی داشته باشید. اما نسل پنجم موبایل که در حدود ۲-۳ ماه پیش آزمایش شده و از مرحله ادعا فراتر رفته است، این سرعت را ۵۰ برابر کرده و به ۱ گیگابایت در ثانیه رسانده است. این در حالی است که حتی شبکه LAN ما این سرعت را ندارد و سرعت آن ۱۰۰ مگابیت است. نسل پنجم موبایل به این معنی است که شما به هیچ وجه محدودیتی در برقراری ارتباط نخواهید داشت. پیآمد این امر، این است که شما دیگر نیاز به نصب هیچ برنامهای نخواهید داشت و از طریق اینترنت از همه برنامهها استفاده خواهید کرد. بدین شکل بحث Cloud Computing بسیار جدی و فراگیر خواهد شد و زمان زیادی تا آن روز باقی نمانده است. برخی بر این باورند که تا سال ۲۰۱۸ نسل پنجم موبایل عرضه شده و در سال ۲۰۲۰ عمومیت خواهد یافت. در این صورت حتی نرمافزار پیچیدهای مانند AutoCAD هم از طریق اینترنت و با استفاده از Cloud Computing قابل دسترسی خواهد بود.
آیا این صرفاً یک انتخاب است یا یک الزام؟
از نظر من این یک الزام است. برداشت شخصی من این است که با گسترش این مقوله، نه تنها فناوری اطلاعات، بلکه کسب و کار و تجارت نیز دستخوش تحول خواهد شد؛ همانطور که با بروز و ظهور اینترنت این اتفاق افتاد. با این تحول و تغییر پارادایم، پیروی از آن یک الزام خواهد بود؛ در این صورت دیگر بحث تکنولوژی و فناوری اطلاعات مطرح نیست. بحث این است که رفتار تجاری مردم عوض میشود. وقتی رفتار تجاری عوض شد، خیلی چیزهای دیگر هم عوض میشود و ما هم مجبوریم از آن تبعیت کنیم.
از زاویه دیگری هم میتوان به این موضوع نگاه کرد. فرض کنید ما درهای بازارمان را به روی نرمافزارهای خارجی باز کنیم. این امر با توجه به ایجاد رقابت جدی با تولیدکنندگان خارجی، چه تأثیری بر کسب و کار تولیدکنندگان داخلی خواهد گذاشت؟ آیا شما این تأثیر را منفی ارزیابی میکنید؟
چرا فکر میکنیم که شرکتهای خارجی نمیخواهند از توان تخصصی داخل کشور استفاده کنند؟ اگر این طور بود که به جز چند کشور که صنعت نرمافزار جهان در دستشان است، سایر کشورها اصلاً نمیتوانستند شرکت تولیدکننده نرمافزار موفق داشته باشند، در حالی که ما در تمام کشورها، شرکتهای نرمافزاری موفق میبینیم.
. اگر فضا و شرایط یکسان و عادلانه باشد، خصوصاً در حوزه نرمافزار، ما قابلیت رقابت با خارجیها را خواهیم داشت. در حال حاضر هم ما در برخی زمینهها نسبت به آنها پیشتاز هستیم. در کنار نرمافزار خدماتی هست که بسیار کلیدی محسوب میشود. خود نرمافزار ما امروزه به گونهای تهیه شده که پاسخگوی بسیاری از نیازهای جامعه است.
هیچ چیز به یکباره تغییر نمیکند. در همین شرایط موجود برخی شرکت نرمافزاری خارجی در ایران مشغول به کار هستند. تنها چند شرکت در ایران از این نرمافزار استفاده میکنند که اکثر آنها نیز آن را تجربه موفقی نمیدانند. این نشان میدهد که نرمافزار باید با نوع تجارت و کسب و کار ما نیز مطابقت داشته باشد؛ در نتیجه ما نسبت به شرکتهای خارجی استعداد بیشتری برای پاسخگویی به نیازهای مشتریان داخلی داریم؛ هرچند آنها نسبت به ما از توانایی بیشتری برای پر کردن خلأها و نواقص موجود در نرمافزارشان برخوردارند. این به ما بستگی دارد که تا چه حد بتوانیم از وجود خلأ در محصولات آنها استفاده کنیم و تا زمان پر شدن این خلأ، جای خودمان را در بازار داخلی تثبیت کنیم. اگر شرکتی پایه و اساس داشته باشد و سازوکارهای بنیادینش را درست طرحریزی کرده باشد، میتواند از این خلأ که در اثر تفاوت نحوه کسب و کار در ایران با کشورهای خارجی ایجاد شده است، نهایت استفاده را نموده و با این شرکتها رقابت کند.
منظور شما از سازوکار چیست؟
این سازوکارها اعم است از منابع انسانی، روشها و سبک مدیریت، مأموریتی که آن سازمان برای خود تعریف کرده و توان فنی و تخصصی موجود در داخل شرکت. ما محدودیتی برای اصلاح این سازوکارها نداریم. میتوانیم این امور را اصلاح کنیم و وارد رقابت شویم.
پس شما بر این باور نیستید که پیوستن به معاهدات بینالمللی در حوزه کپیرایت ممکن است منجر به از بین رفتن تولیدکنندگان داخلی و بازار موجود برای آنها شود؟
من فکر میکنم برخی شرکتها از بین میروند، برخی از آنها ممکن است خریداری شوند که این هم ایرادی ندارد، برخی هم میتوانند دوام بیاورند و رقابت کنند؛ اتفاقاً فضا برای این شرکتها باز میشود تا بتوانند بزرگ شوند و وجههی بینالمللی پیدا کنند. ما گاه از اصطلاح «صادرات نرمافزار» استفاده میکنیم. من فکر میکنم این صادرات نرمافزار نیست، بلکه بینالمللی شدن آن است. مسأله این است که آیا شرکت میخواهد فعالیت بینالمللی داشته باشد یا خیر؟ شرکتی که میخواهد فعالیت بینالمللی داشته باشد، برایش فرقی نمیکند کجاست. هر جا که بازار مناسبی پیدا کند، با سنجیدن همه جوانب و طرحریزی برنامه مناسب تجاری، در صورت امکان به آن وارد میشود. اتفاقاً این همان چیزی است که شرکتهای ما باید تجربه کنند.
با روند موجود در تغییر فناوری و پیش رفتن به سوی مدل Cloud، در آینده نزدیک به فناوری روز دنیا دسترسی نخواهیم داشت تا بتوانیم از آن نسخه برداری کنیم.
یک مسئله مهم در اینجا وجود دارد. در علم اقتصاد گفته میشود برای انجام هر عملی باید برآوردی میان هزینه و فایده انجام آن، صورت بگیرد. ما با جهان از جهت فناوری، ساختارها، روش انجام کار و … فاصله بسیاری داریم. فکر میکنید با توجه به این فاصله، فرمایشهای شما تا چه حد در ایران قابل تحقق باشد؟
من این فاصله را میپذیرم، اما معتقدم این فاصله، دره عمیقی نیست. به عنوان مثال شما بانکداری الکترونیکی را در نظر بگیرید. ما، در این حوزه فاصله چندانی با سایر کشورها نداریم؛ هرچند مفهوم Credit Card به دلیل نبود ساز و کار متناسب با آن در ایران به خوبی جا نیفتاده و شرکتهایی از قبیل Visa و Master در ایران فعالیت نمیکنند، اما صرف نظر از این امر، بانکداری ما به خوبی الکترونیکی شده است و این اتفاقی است که ظرف ۳-۴ سال اخیر افتاده، لذا من فکر میکنم که اولاً این فاصله خیلی زیاد نیست، ثانیاً ما برخی فضاها را به دلیل بسته بودن درها محدود دیدهایم و به همین دلیل امکان رشد کردن در آن را پیدا نکردهایم.
اما برای پر کردن فاصله موجود، دو مطلب عمده وجود دارد اولین مسئله «عزم» است؛ مثلاً همین بحث بانکداری الکترونیک را دولت و همگان عزم کردند که باید این مسئله حل شود؛ چراکه همه به مزایای آن پی بردند و این را باور کردند که بانکداری الکترونیکی به حل مشکلات اقتصادی، به ترافیک تهران، به حل مشکل آلودگی هوا و … . کمک میکند.
مطلب دوم اینکه یاد بگیریم اصطلاحاً بقیه را هم بازی بدهیم! آیا تمام کشورهای دنیا تمام مسائلشان را خودشان حل میکنند؟ حل بخشی از آن را بر عهده دیگران میگذارند. اگر درها باز شود، اتفاقاً ما این فرصت را خواهیم یافت که از شرکتهای خارجی برای رفع برخی نواقص و مشکلاتمان کمک بگیریم. ما میتوانیم آگاهانه به آنها نگاه کنیم و تجارب مثبتشان را جذب کنیم. به این صورت لازم نیست تمام مسیری را که آنها رفتهاند، ما از ابتدا طی کنیم.
شما نقش Open Source هارا در این زمینه چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا به ما کمک میکند که به معاهدات بینالمللی نپیوندیم یا الحاقمان را به تعویق بیندازیم؟
اولاً زمانی که نرمافزارهای Open Source ها به تازگی تهیه میشدند، این تصور وجود داشت که دیگر کسی نرمافزار نخواهد خرید. اما در عمل این اتفاق نیفتاد و مردم هنوز هم ترجیح میدهند که نرمافزار مورد نیازشان را بخرند و کمتر از Open Source ها استفاده کنند؛ لذا فکر نمیکنم که این مقوله بتواند جایگزین نرمافزار شود. اما با این نکته که Open Source فضایی را برای انجام فعالیتهایی خاص فراهم میآورد موافقم. مثالی که برای سیستمعامل ذکر شد، نمونهای از این امر است. ممکن است من از یک سیستمعامل Open Source استفاده کنم و برای خود، سیستم عاملی جدید تولید کنم ولی احتمالاً این سیستم عامل جدید را میفروشم تا بتوانم کارم را پیش ببرم؛ هرچند قواعد مربوط به Open Source را هم رعایت میکنم. در نتیجه ممکن است این مقوله به تولیدکنندگان نرمافزار کمک کند، اما جایگزین آن نخواهد شد.