ارائهدهندگان راهکار «هوشمندی کسبوکار» (BI) و راهکار «مدیریت عملکرد سازمان» (CPM) عموماً دربارهی داشبوردها، تحلیلهای مبتنی بر عوامل حیاتی موفقیت (CSF)، شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) و گزارشگیری صحبت میکنند. از اینرو، به نظر میرسد تفاوتها و اشتراکهای این دو گروه از محصولات به میزان کافی شفاف نشده است. مقالات و متون علمی چاپ شده در این دو حوزه نیز با استفاده از عبارتها و رویکردهای نسبتاً مشابه به معرفی آنها پرداختهاند. عبارتهای BI، Analytics (هوشمندی کسبوکار یا هوش تجاری) و CPM برای چند سال متوالی اولویت اصلی مدیران ارشد اطلاعاتی (CIO) سازمانها در سراسر جهان بودهاند.
در شرایط دشوار، بهبود کارایی سازمان از اهمیت زیادی برخوردار است. «هوشمندی کسبوکار» و «مدیریت عملکرد سازمان»، میتوانند گلوگاهها و نقاط ناکارآمد را به طور دقیق یافته و فرصتهای سوددهی را نمایان کنند. عبارت «هوشمندی کسبوکار» به شکل جدی در سال ۱۹۹۷ معرفی شد. در واژهنامهی نرمافزار، «هوشمندی کسبوکار» بیشتر با CPM اشتباه گرفته میشود. به طور معمول،«هوشمندی کسبوکار»(BI) از CPM شناختهشدهتر است چرا که بسیاری از شرکتهای نرمافزاری به آن پرداختهاند و زیرساختهای مناسبی نیز برای آن وجود دارد.
CPM اصطلاحی است که در سال ۲۰۰۱ برای یکپارچهسازی شاخصهای ارزیابی عملکرد سازمان و همچنین نرمافزارهای تحلیلی مختلف در قالب یک عبارت واحد ایجاد شد. این شاخصها و برنامهها نه تنها جنبههای محاسباتی CPM را در بر میگیرند، بلکه شامل برنامههای مالی مانند برنامهریزی، گزارشگیری و تلفیق نیز میشوند. به عبارت دیگر، مدیریت عملکرد سازمان شامل مجموعهای از شاخصها است که در کنار یکدیگر، به ارزیابی و بهبود عملکرد سازمان کمک میکنند. در حالیکه «هوشمندی کسبوکار»، روشی برای گزارشگری کارآمد است که ناظر بر ارتباط متقابل بین شاخصها و عملکرد آنها در طی زمان و در یک نگاه کلان است و به طور مستقیم در تصمیمگیری اثربخش، به مدیران یاری میرساند.
در حقیقت هوشمندی کسبوکار، روشی دقیق و کارآمد برای یکپارچهسازی،گردآوری و نمایش دادههای مرتبط با شاخصهای کلیدی عملکرد سازمان بر اساس درختواره شاخصهایی است که در حین انجام پروژه CPM گردآوری شدهاند. این دادهها بهطور معمول از پایگاه داده سازمان گردآوری شده و در قالب انبار داده، به سیستم «هوشمندی کسبوکار»(BI) ارائه میشوند.
در ادامه، تعاریف این مفاهیم را به شکل شفافتر بیان میکنیم و به بررسی تفاوتها، شباهتها و شرح آنها میپردازیم.
تعریف واژههای کلیدی
- عملکرد (Performance) یعنی چگونه سازمان به اهدافش دست مییابد و میزان بهرهوری آن در دستیابی به اهداف چقدر است. بهرهوری عبارت است از مجموع اثربخشی (دستیابی به اهداف) و کارائی (کیفیت انجام کار) در سازمان.
- سنجش عملکرد (Performance Measurement) فرآیندی است که برای تعیین وضعیت موضوع مورد سنجش از جنبههای مختلف انجام میشود. این کارمعمولاً با استفاده از درختواره شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) انجام میشود.
- مدیریت عملکرد (Performance Management) یک فرآیند مدیریت راهبردی در سازمان است که در راستای تولید نظاممند گزارشهای کنترلی و هدایت عملکرد سازمان به نقطهی بهینه بر مبنای اهداف سازمان انجام میشود.
- مدیریت عملکرد سازمان (CPM) یک عبارت جامع است که روششناسیها، شاخصها، فرآیندها و سیستمهای مورد استفاده برای پایش و مدیریت عملکرد کسبوکار یک سازمان را در بر میگیرد.
- هوشمندی کسبوکار،(BI) فرآیندی تحلیلی است که بر مبنای دادههای موجود در پایگاه داده سازمان و اطلاعات دریافتی از مدیران و سرپرستان، گزارشها، پیشنهادها و رهنمودهایی را برای تصمیمگیری موثر مدیران فراهم میکند. این فرآیند بهطور معمول توسط گزارشهای تصویری و نمودارهای جذاب انجام میشود.
- انبار داده (DW) نوع خاصی از پایگاه داده است که دادههای آن از پایگاه داده سیستمهای عملیاتی متعدد گردآوری میشود. این داده ها بر مبنای نیازهای تصمیم گیری مدیران جمع آوری می شوند و داده های عملیاتی و روزمره سازمان ها، غالبا پالایش شده و در انبار داده مدنظر قرار نمی گیرند. انبارهای داده، گزارشدهی و تحلیل اثربخش را بدون تأثیر بر عملکرد و کارایی سیستمهای عملیاتی فراهم میکنند.
BI و CPM
هوشمندی کسبوکار؛ طیف وسیعی از نرمافزارها از جمله پرسوجوهای تک منظوره، گزارشگیری تعاملی، پردازش تحلیلی برخط (OLAP) ، داشبوردها، کارتهای امتیازی، جستجو، مصورسازی و … را در بر میگیرد. این محصولات نرمافزاری به عنوان ابزاری مستقل شروع به کار کردند و تولیدکنندگان نرمافزار، آنها را در بستههای هوشمندی تجاری یا (BI) قرار دادند حال آنکه نرمافزار هوشمندی تجاری یا (BI) همیشه بخشی از راهکار کلی CPM است. شکل زیر، یک نمونه از داشبورد مدیریتی سیستم هوشمندی کسبوکار را نشان میدهد.
داشبورد مدیریتی سیستم هوشمندی کسبوکار
اما CPM تنها یک فناوری نیست. CPM شامل فرآیندها، روششناسیها، شاخصها و فناوریها (برنامههای کاربردی و ابزارهای نرمافزاری) است که برای پایش، سنجش و مدیریت یک کسبوکار مورد استفاده قرار می گیرند. در CPM، فرآیندهای کسبوکار شامل فرآیندهای مالی، بازاریابی، فروش، مدیریت روابط مشتریان، مدیریت زنجیرۀ تأمین و … هستند.
یک کسبوکار معمولاً CPM را در ابتدا برای فرآیندهای مالی مانند بودجهبندی، دریافتوپرداخت مالی، پیشبینی و برنامهریزی پیادهسازی میکند. اما CPM میتواند در حوزههای دیگر چون بازاریابی، فروش، حمایت از مشتری یا مدیریت سرمایههای انسانی نیز بهکار گرفته شود. رایجترین روش تحلیل کسبوکار در کشورهای توسعهیافته، کارت امتیازی متوازن (BSC) است. استفاده از یک روش مدون برای تحلیل کسبوکار، یک زیرساخت مناسب برای پیادهسازی راهکار CPM فراهم میکند و مدیریت عملکرد سازمان بر مبنای آن، پیادهسازی میشود.
وقتی فرآیندهای نیازمند بهبود و روش تحلیل کسبوکار شناسایی شدند، شاخصهای سنجش، پایش و هدایت نظام کنترل عملکرد مشخص میشوند. این شاخصها معمولاً به نام شاخصهای کلیدی عملکرد (Key Performance Indicators) شناخته میشوند. این وظیفۀ مدیریت کسبوکار (نه واحد فناوری اطلاعات) است که آنها را انتخاب و تعریف کند. در CPM، در بیشتر موارد شاخصها در سطوح عملیاتی تعریف و تلاش زیادی برای جلب موافقت مدیران کسبوکار برای تعریف دادههای کسبوکار انجام میشود، اما واقعیت مهم این است که مدیران نیز باید KPIها را به شکل تحلیلی تعریف و بررسی کنند و این رابطه دو سویه باشد. مدیران باید از یک فرآیند حاکمیت داده (Data Governance) برای تعریف دادهها و KPIها استفاده کنند. این گام، یک اقدام اولیه و حیاتی برای آغاز هر پروژه CPM است و این پروژهها، بدون تعریف دقیق درختواره شاخصهای کلیدی عملکرد سازمان، محکوم به شکست هستند. شاخصهای مذکور در سطوح ارائه شده در شکل زیر تعریف میشوند.
در بخش دوم این مقاله تفاوتهای هوشمندی کسبوکار و CPM شرح داده خواهد شد.