مارک اندرسون عضو هیئت مدیره HP در مقالهای در وال استریت ژورنال از آینده دنیای نرم افزار میگوید.
شرکت هیولت پاکارد، HP اعلام کرد در حال بررسی است که کسب و کار کامپیوترش را به نفع سرمایهگذاری بیشتر در صنعت نرم افزار کنار بگذارد، صنعتی که امکان رشد بیشتری در آن میبیند. گوگل نیز برای خرید موتورولا، شرکت سازنده گوشیهای تلفن همراه خیز برداشت.
هر دو حرکت دنیای فناوری را شگفتزده کرده است. اما هر دوی این تلاشها در یک جهت هستند و طبق یک روند پیش میروند، روندی که مرا علیرغم بحرانهای اخیر در بازار سهام، به رشد آینده اقتصاد آمریکا و جهان خوشبین کرده است. به طور خلاصه باید بگویم نرمافزار دارد دنیا را میبلعد.
حالا که بیش از 10 سال از اوج حباب داتکام در دهه 90 گذشته، دهها شرکت اینترنتی جدید مانند فیسبوک و توییتر با شاخصهای مالی در حال رشد، و حتی IPO هر از چند گاه موفق، موضوع بحث و جدل در سیلیکونولی شدهاند. هنوز زخم دوران اوج سایتهایی مانند Webvan و Pets.com در روح و روان سرمایهگذاران تازه است و این سوال برایشان پیش میآید: «آیا این یک حباب خطرناک جدید نیست؟»
من، همراه با دیگران، نظری متفاوت دارم. (من یکی از موسسان و شریک شرکت سرمایهگذاری اندرسون-هوروویتس هستم که در شرکتهای فیسبوک، گروپن، اسکایپ، توییتر، زینگا، فوراسکوار و شرکتهای دیگر سرمایهگذاری کرده است. من خودم شخصا در لینکداین هم سرمایهگذاری کردهام). به اعتقاد ما بسیاری از شرکتهای اینترنتی جدید، کسب و کاری واقعی، با رشد بالا، حاشیه سود بالا، و کاملا قابل دفاع پدید آوردهاند.
همانطور که نسبتهای سود به درآمد شرکتهای عمده فناوری نشان میدهد، بازار سهام در واقع از تکنولوژی متنفر است. به عنوان مثال، نسبت قیمت سهم به سود سهم (P / E) اپل حدود 15.2 است، که به رغم سودآوری بسیار زیاد اپل و موقعیت مسلطش در بازار، تقریبا مشابه متوسط کل بازار سهام است. اپل در چند هفته اخیر از لحاظ سرمایه بازار بزرگترین شرکت امریکا شد و از اکسون موبیل پیشی گرفت. اغلب میگویند وقتی که همه مردم دائم فریاد میزنند «حباب»، احتمالا حبابی در کار نیست. نظر من این است که ما در میانه تغییر تکنولوژیکی و اقتصادی چشمگیر و گستردهای هستیم که در آن شرکتهای نرمافزاری بخش بزرگی از اقتصاد را تسخیر خواهند کرد.
روز به روز کسب و کارها و صنایع عمده بیشتری با نرمافزار پیش میروند و اساسا به عنوان خدمات آنلاین عرضه میشوند: از سینما تا کشاورزی و دفاع ملی. بسیاری از شرکتهای برنده شرکتهای فناوری کارآفرین مدل سیلیکونولی هستند که به ساختارهای صنایع جاافتاده یورش میبرند و آنها را برمیاندازند. انتظار من این است که در طول10 سال آینده، بسیاری از صنایع دیگر توسط نرمافزار سرنگون شوند، که در این امر شرکتهای جدید سیلیکونولی نقش خواهند داشت.
چرا این اتفاق اکنون میافتد؟
شش دهه پس از انقلاب کامپیوتر، چهار دهه پس از اختراع ریزپردازنده و دو دهه بعد از ظهور اینترنت، در نهایت همه فناوریهای لازم برای تغییر و تحول صنایع از طریق نرمافزار فراهم شده است و میتواند در مقیاسی وسیع در سطحی جهانی عرضه شود.
در حال حاضر بیش از دو میلیارد نفر از اینترنت پهنباند استفاده میکنند، که نسبت به یک دهه قبل که در نت اسکیپ بودم – شرکتی که یکی از بنیانگذارانش بودم- و تعدادشان به زحمت به 50 میلیون نفر میرسید، رشد زیادی کرده است. انتظار دارم در10سال آینده، دست کم پنج میلیارد نفر در سراسر جهان گوشیهای هوشمندی داشته باشند که امکان دسترسی سریع به کل توان اینترنت در هر لحظه از هر روز را به آنها بدهد.
در انتهای دیگر طیف، یعنی کسبوکار، ابزارهای برنامهنویسی نرمافزاری و خدمات مبتنی بر اینترنت راه را برای راهاندازی کسبوکارهای جدید مبتنی بر نرمافزار در بسیاری از صنایع بدون نیاز به سرمایهگذاری در زیرساختهای جدید و آموزش کارکنان جدید باز کرده است. در سال 2000 ، که شریکم بن هوروویتس مدیرعامل اولین شرکت محاسبات ابری یعنی، Loudcloud، بود، هزینه اجرای یک نرمافزار ساده اینترنتی تقریبا 150 هزار دلار در ماه بود. اجرای همان برنامه در حال حاضر روی سرورهای محاسباتی آمازون در حدود 1500 دلار در ماه هزینه دارد.
نتیجه این کاهش هزینه راهاندازی و گسترش بازار خدمات آنلاین، اقتصادی جهانی میشود که برای اولین بار به طور کامل دیجیتالی و سیمی است؛ رویای همه پیشگویان کامپیوتری از اوایل دهه نود که در نهایت یک نسل بعد محقق شده است.
شاید چشمگیرترین نمونه برای پدیده بلعیدن یک کسب و کار سنتی توسط شرکتی نرمافزاری، فروپاشی شرکت بوردرز و پیدایش آمازون است. در سال 2001، بوردرز توافق کرد که بخش آنلاین کسبوکار خود را به آمازون بفروشد، با این ایده که فروش آنلاین کتاب غیراستراتژیک و بیاهمیت است. چه اشتباه بزرگی.
امروز آمازون، بزرگترین کتابفروشی جهان، یک شرکت نرمافزاری است که توانایی اصلیاش موتور نرمافزاری عالیاش برای فروش آنلاین عملا همه چیز است، فروشی که هیچ نیازی به فروشگاههای خردهفروشی ندارد. علاوه بر این، در همان زمان که شرکت بوردرز در مرز ورشکستگی قریبالوقوع بود، آمازون به تجدید ساختار وبسایتش دست زد تا بتواند برای اولین بار نسخه دیجیتال کیندل کتابهای خود را بیش از کتابهای فیزیکی تبلیغ کند. در حال حاضر حتی خود کتابها هم نرمافزار شدهاند.
نِتفلیکس که امروزه بزرگترین شرکت خدمات ویدیویی از نظر تعداد مشترکان است، یک شرکت نرمافزاری است: داستان چیرگی نتفلیکس بر بلاکباستر دیگر کهنه شده، اما حالا دیگر ارائهدهندگان سنتی سرگرمی با این تهدید مواجهند. کومکست ، تایم وارنر و دیگر شرکتها سعی دارند با تغییر خود به شرکتهای نرم افزاری از طریق اقداماتی مانند تلویزیون در همه جا، که محتوا را از کابل و رسانای فیزیکی جدا میکند و آن را به گوشیهای هوشمند و تبلتها متصل میکند، به این تغییر واکنش مناسب نشان دهند.
الان بزرگترین شرکتهای موسیقی، آیتیونزِ اپل، اسپاتیفای و پاندورا نیز شرکتهای نرم افزاری هستند. تنها دلیل بقای شرکتهای سنتی ضبط و پخش موسیقی فقط ارائه محتوا به این شرکتهای نرم افزاری است. درآمد صنعت موسیقی از کانالهای دیجیتال در سال 2010 به4.6 میلیارد دلار رسید که در مقایسه با 2 درصد از کل درآمد این صنعت در سال 2004 به 29 درصد از درآمد کل افزایش داشته است.
امروزه شرکتهای بازی ویدیویی با رشدی از 30 میلیارد دلار به 60 میلیارد دلار در عرض پنج سال گذشته، سریعترین رشد را در بازار صنعت سرگرمی داشتهاند که باز هم شرکتهایی نرمافزاری هستند. در این بین، سریع ترین رشد را شرکت بازیساز زینگا داشته (سازنده بازی FarmVille )، که بازیهایش را کاملا آنلاین ارائه میکند. درآمد سهماهه اول زینگا 235 میلیون دلار بود که بیش از درآمد دو سال گذشتهاش است. انتظار میرود شرکت رویو، سازنده بازی انگریبردز، امسال بیش از 100 میلیون دلار درآمد داشته باشد. (این شرکت قبل از انتشار این بازی محبوب در اواخر سال 2009 تقریبا ورشکسته بود). اما شرکتهای قوی ویدیویی سنتی مانند الکترونیک آرتس و نینتندو دچار رکود و سقوط درآمد شدهاند.
بهترین شرکت جدید تولیدکننده فیلم در طول چند دهه یعنی پیکسار، یک شرکت نرمافزاری بود. دیزنی، بله دیزنی مجبور شد برای اینکه بتواند در صنعت فیلمهای انیمیشن باقی بماند پیکسار، یک شرکت نرمافزاری را بخرد.
عکاسی که خیلی وقت است توسط نرمافزار بلعیده شده است. دیگر نمیتوان تلفن همراهی خرید که یک دوربین نرمافزار محور نداشته باشد. عکسها به طور خودکار برای آرشیو دائمی و بهاشتراکگذاری به اینترنت آپلود میشوند. شرکتهایی مانندشاترفلای، اسنپفیش و فلیکر جای کداک را گرفتهاند.
در حال حاضر، بزرگترین پلتفرم بازاریابی مستقیم یک شرکت نرمافزاری یعنی گوگل است. الان گروپن، لیوینگ سوشیال، فوراسکوار و چند شرکت دیگرنیز به گوگل پیوستهاند تا با نرمافزار، صنعت بازاریابی خردهفروشی را در اختیار خود درآورند. گروپن فقط با دو سال سابقه حضور در این کسب و کار، در سال 2010 بیش از 700 میلیون دلار درآمد تولید کرد.
امروزه موفقترین شرکت مخابراتی یعنی اسکایپ، شرکتی نرمافزاری است که مایکروسافت تازگی آن را به قیمت 8،5 میلیارد دلار خریده است. شرکت سنچوریلینک، سومین شرکت بزرگ مخابراتی در ایالات متحده، با سهم بازار 20 میلیارد دلار، در پایان ماه ژوئن 15 میلیون خط دسترسی داشت که با نرخ سالانه حدود 7 درصد در حال کاهش است. به استثنای درآمد حاصل از تملک کیووست، درآمد شرکت سنچوریلینک از خدمات قانونیاش بیش از 11 درصد کاهش یافته است. در حالی که، دو تا از بزرگترین شرکتهای مخابراتی ایتیاند تی و ورایزون، با تبدیل خود به شرکتهای نرمافزاری و همکاری با اپل و دیگر سازندگان گوشیهای هوشمند جان سالم به در بردهاند.
لینکداین امروزه بزرگترین شرکت استخدام و کاریابی شده است. برای اولین بار کارجویان در لینکداین میتوانند رزومه خود را به صورت آنلاین روی سایت بگذارند تا استخدامکنندگان در زمان واقعی کارمند مورد نظر خود را بیابند، این امکان به لینکداین این فرصت را میدهد که کل صنعت 400 میلیارد دلاری استخدام را قبضه کند.
نرم افزار همچنین در حال بلع زنجیره ارزش صنایعی است که فقط در دنیای فیزیکی امکان وجودشان تصور میشود. در اتومبیلهای امروزی، نرمافزار موتور ماشین را به حرکت درمیآورد، ویژگیهای ایمنی را کنترل میکند، مسافران را سرگرم، رانندگان را به مقصد راهنمایی و همه خودروها را به شبکههای تلفن همراه، ماهواره و جی.پی.اس متصل میکند. به دلیل همین نرمافزارمحور شدن خودروها، دیگر زمانی که یک خودروباز میتوانست اتومبیلش را خودش تعمیر کند گذشته است. گرایش به سمت خودروهای هیبریدی و الکتریکی این تغییر به نرم افزار را سرعت بخشیده – خودروهای برقی به طور کامل توسط کامپیوتر کنترل میشوند. و ساخت خودروهای بدون راننده که توسط نرمافزار کنترل میشوند در دستور کار گوگل و شرکتهای خودروسازی بزرگ قرار دارد.
امروزه بزرگترین شرکت خردهفروشی دنیای واقعی، وال مارت، با استفاده از نرمافزار، قدرت تدارکات و قابلیتهای توزیع خود را افزایش داده و رقبایش را پایمال کرده است. برای فدرال اکسپرس نیز وضع به همین ترتیب است، که بهتر است بیشتر آن را یک شبکه نرمافزاری دانست که تصادفا کامیونها، هواپیماها و هاب توزیع نیز به آن متصل است. موفقیت یا شکست شرکتهای هواپیمایی در امروز و آینده بستگی به توانایی قیمتگذاری مناسب بلیط و بهینهسازی مسیرها از طریق نرمافزار دارد.
شرکتهای نفت و گاز جزو اولین شرکتهایی بودند که از نرمافزار برای تجسم و تجزیه و تحلیل دادهها استفاده کردند. کشاورزی نیز بیش از پیش به سمت نرمافزار میرود، روشهای تجزیه و تحلیلهای ماهوارهای خاک و استفاده از الگوریتمهای نرمافزاری برای انتخاب میزان بذر در هر هکتار کاملا رایج است.
نرمافزار، صنعت خدمات مالی را بهطور محسوسی در 30 سال گذشته تغییر داده است. عملا هر معامله مالی از خرید یک فنجان قهوه تا یک معامله تریلیون دلاری اعتباری، توسط نرمافزار انجام میشود. بسیاری از شرکتهای نوآور و پیشرو در خدمات مالی شرکتهای نرمافزاری، مانند اسکوار، هستند که به شرکتهای دیگر این امکان را میدهند که با استفاده از تلفن همراه کارتهای اعتباری را بپذیرند.
به نظر من، بهداشت، درمان و آموزش و پرورش نهادهای بعدی هستند که در صف تحولی اساسی به سمت نرمافزار محور شدن ایستادهاند. شرکت سرمایهگذاری من، در هر دوی این صنایع عظیم و حیاتی از راهاندازیهای جسورانه حمایت کرده است. به اعتقاد ما، هر دوی این صنایع، که در طول تاریخ در برابر تغییر کارآفرینی بسیار مقاوم بودهاند، هدف بزرگ بعدی کارآفرینان نرمافزارمحور خواهند بود.
حتی دفاع ملی به طور فزایندهای مبتنی بر نرمافزار شده است. سرباز رزمی مدرن یک گره در شبکهای از نرمافزارهاست که اطلاعات، ارتباطات، تدارکات و هدفگیری سلاح را برای سرباز فراهم میکند. هواپیماهای بدون سرنشین مبتنی بر نرمافزار میتوانند بدون در معرض خطر قرار دادن خلبانان حمله هوایی انجام دهند. سازمانهای اطلاعاتی برای کشف و ردیابی توطئههای بالقوه تروریستی با استفاده از نرمافزار از دادهکاوی در مقیاس بزرگ استفاده میکنند.
همه شرکتها در همه صنایع باید فرض را بر این بگذارند که یک انقلاب نرمافزاری در شرف وقوع است. این موضوع حتی شامل صنایعی که مبتنی بر نرم افزار هستند نیز میشود. ارائه نرمافزارهای جدید مانند Salesforce.com و آندروید شرکتهای نرمافزاری بزرگ مانند اوراکل را با خطر از رده خارج شدن مواجه میکند (به خصوص در دنیایی که گوگل یک شرکت سازنده بزرگ گوشی را تصاحب کرده است).
در برخی از صنایع، به ویژه صنایعی مانند نفت و گاز که ارتباط زیادی با دنیای واقعی دارند، انقلاب نرم افزار در درجه اول یک فرصت برای بزرگترین شرکت در آن صنعت شدن است. اما در بسیاری از صنایع ، ایدههای جدید نرمافزاری منجر به پیدایش شرکتهای جدیدی به سبک سیلیکونولی میشوند، که به صنایع موجود حمله میکنند. در 10 سال آینده ، جنگ بین شرکتهای جاافتاده یک صنعت و شرکتهای نوپای نرمافزارمحور، ابعادی بزرگ خواهد گرفت. جوزف شومپیتر ، اقتصاددان، انگار اصطلاح «تخریب خلاق» را برای همین آینده نزدیک ابداع کرده است.
با اینکه کسانی که در چند هفته گذشته شاهد بالا و پایین رفتن ارزش سهام بودهاند، شاید هنوز شک و تردید داشته باشند، اما این تحول به سمت نرمافزار بسیار به نفع اقتصاد آمریکا خواهد بود. تصادفی نیست که بسیاری از بزرگترین شرکتهای جدید فناوری از جمله گوگل، آمازون، ایبِی و غیره شرکتهایی آمریکایی هستند.
ترکیب آمریکایی دانشگاههای پژوهشی بزرگ، فرهنگ کسبوکارِ ریسکپذیر، سرمایههای فراوانِ به دنبال نوآوری، و کسبوکار مطمئن در جهان بینظیر و بیسابقه است. با این وجود ، چند چالش بر سر راه ماست.
اولا ، در این دوران همه شرکتهای نوپا مجبورند سازمانشان را در برابر طوفانهای عظیم اقتصادی بنا کنند، که چالششان را به مراتب دشوارتر از دهه نود میکند. نکته امیدوارکننده در مورد تاسیس شرکت در چنین زمانهای این است که شرکتهایی که موفق میشوند در برابر این طوفان تاب آورند، بسیار قوی و انعطافپذیر خواهند بود. و هنگامی که اقتصاد در نهایت به ثبات میرسد، این شرکتهای جدید حتی رشد سریعتری نسبت به بقیه خواهند داشت.
دوم اینکه، بسیاری در ایالات متحده و سراسر جهان، فاقد تحصیلات و مهارتهای لازم برای کار در شرکتهای بزرگ جدیدی هستند که از انقلاب نرمافزار سربلند بیرون آمدهاند. این یک تراژدی بزرگ است، چون همه شرکتهایی که من با آنها کار میکنم در این زمینه کمبود بزرگی دارند. در حالی که نرخ بیکاری در کشور بسیار بالاست، مهندسان نرمافزار، مدیران، بازاریابان و فروشندگان خبره در سیلیکونولی میتوانند دهها شغل با درآمد بالا داشته باشند. این مشکل، حتی از آنچه بهنظر میرسد وخیمتر است، چرا که بسیاری از کارگران در صنایع موجود در سمت غلط این آشوب حاصل از نرمافزار قرار خواهند گرفت و شاید هرگز نتوانند در زمینه کاری خود کار پیدا کنند. هیچ راهی برای برونرفت از این مشکل غیر از آموزش نیست، و هنوز راه طولانی در این زمینه در پیش داریم.
در نهایت ، شرکتهای جدید باید ارزش خود را ثابت کنند. آنها باید فرهنگ سازمانی قوی ایجاد کنند، تجربه لذتبخشی برای مشتریان خود ارائه کنند و مزیت رقابتی خاص خود را به وجود آورند و خود را ارزیابی کنند. نباید انتظار داشت ساخت یک شرکت جدید با رشد بالا و مبتنی بر نرمافزار در یک صنعت جاافتاده آسان باشد. برعکس بسیار دشوار است.
من این افتخار را داشتهام که با برخی از بهترین شرکتهای نرمافزاری نسل جدید کار کنم و می توانم به شما بگویم که واقعا کارشان درست است! اگر آنها طبق انتظارات من و دیگران پیش روند، به شرکتهای مستحکم و بسیار با ارزشی در اقتصاد جهانی تبدیل خواهند شد و بازارها را به مراتب بیشتر از هر صنعت دیگری در تاریخ فناوری به تسخیر خود در میآورند.
به جای زیر سوال بردن مدام ارزش اقتصادی این شرکتها، باید در پی درک این بود که چگونه نسل جدید شرکتهای فناوری کسبوکارشان را انجام میدهند، عواقب گستردهتر این نوع شرکتها بر کسبوکار و اقتصاد چه خواهد بود و ما دستهجمعی چه میتوانیم بکنیم که تعداد شرکتهای نرم افزاری جدید و نوآور را در ایالات متحده و سراسر جهان گسترش بدهیم.
این همان فرصت بزرگ است. حالا مطمئنم پولم را جایی نمیگذارم که خطر داشته باشد.
منبع:
The Wall Street Journal