ایجاد انگیزه در کارکنان برای موفقیت هر سازمانی ضروری است. با این حال، توجه به این نکته ضروری است که محرکهای انگیزشی، مختلف هستند و یک راهکار یا روش واحد انگیزشی برای همه افراد جواب نمیدهد. به عنوان یک مدیر، درک نیازهای فردی هر کارمند و تنظیم استراتژیهای انگیزشی متناسب با این نیازها بسیار مهم است.
یکی از اولین گامها در ایجاد انگیزه در کارکنان، شناسایی و درک آن دسته از عواملی است که کارمندان را هدایت میکند.در این مقاله به تعریف انگیزه و انواع آن در محیط کار پرداخته و هشت روش موثر برای افزایش انگیزه کارکنان را معرفی میکنیم.
انگیزه چیست؟
برای انگیزه تعاریف مختلفی وجود دارد، اما وجه اشتراک همه این تعاریف یک نکته دارند: میل رسیدن به یک هدف. انگیزه افراد در سازمان متفاوت است. برای مثال ممکن است انگیزه برخی از کارکنان چالشهایی باشد که در وظایف و مسئولیتهای جدید خود با آنها مواجه میشوند. در حالی که ممکن است احساس رقابت، محرک و انگیزه برخی دیگر از کارکنان باشد.
اینکه انگیزه را چگونه تعریف کنید، اهمیت ندارد. انگیزه برای انجام درست کار امری است که به ما در رسیدن به اهدافمان کمک میکند. انگیزه میتواند هم از منابع درونی و هم بیرونی ناشی شود، اما به هر طریقی که ایجاد شود، همیشه انرژی لازم برای انجام کار را فراهم میکند. در واقع انگیزه شبیه به یک سوخت است که افراد را در جهت انجام کار به جلو حرکت میدهد. یکی از مهمترین تفاوتها بین افراد موفق و غیرموفق، میزان انگیزه آنها است.
ایجاد انگیزه در محیط کار
انگیزه در محیط کار را میتوان اینگونه تعریف کرد: «شیوهای که از طریق آن مدیران کارکنان خود را ترغیب میکنند تا کارهای محول شده به آنها را به موقع و به شکل مؤثر انجام دهند».
مدیریت انگیزه در محل کار یکی از مسائل مهم مدیران است. هر پروژهای که نیاز به کار تیمی، همکاری و تعهد دارد، به سطوح انگیزه کارکنانی که روی آن کار میکنند، وابسته است. مدیریت یک کسبوکار، سازماندهی جلسات یا ایجاد فرهنگ سازمانی بدون اطلاع مدیران از تکنیکهای انگیزش کارکنان، مطمئناً کار آسانی نیست.
دو نوع انگیزه وجود دارد: درونی و بیرونی. انگیزه درونی از درون فرد نشات میگیرد اما انگیزه بیرونی ناشی از عوامل بیرونی است. انگیزه درونی مطلوبتر است، زیرا افراد را از درون هدایت میکند و از آنجا که تحت تأثیر عوامل خارجی قرار نمیگیرد، حفظ آن نیز سادهتر است. زمانی که کارکنان انگیزه ذاتی داشته باشند، خود را به سمت رسیدن به اهداف مدنظر سوق میدهند؛ تنها در راستای دستیابی به اهداف خود و بدون هیچ چشم داشتی به هرگونه پاداش خارجی. نمونهای از انگیزه درونی میتواند این باشد که یک کارمند کارهایی فراتر از مسئولیت خود انجام میدهد، چرا که انجام این کارها برای او لذتبخش است.
از سمتی دیگر، انگیزههای بیرونی چندان مطلوب نیستند، زیرا میتوانند موقتی و زودگذر باشند. انگیزه بیرونی در محیط کار به این صورت است که مدیران با استفاده از محرکهایی مانند پاداشهای مالی، تقدیر یا اعطای موقعیت بهتر در سازمان، به کارکنان خود انگیزه میدهند. در واقع این انگیزه شامل انجام کار با امید دریافت پاداش یا پیامدهای آن کار است. این پاداشها در ابتدا میتوانند انگیزهبخش باشند، اما در نهایت جذابیت خود را از دست میدهند. نمونهای از انگیزه بیرونی میتواند کارمندی باشد که با انگیزه دریافت اضافهکاری، در طول روز ساعات بیشتری را در سازمان میگذراند.
انگیزه بیرونی در محیط کار از طریق مدیران و با استفاده از محرکهایی مانند پاداشهای مالی، تقدیر یا اعطای موقعیت بهتر در سازمان به کارکنان ایجاد میشود.
در محیط کار چه کسانی به انگیزه نیاز دارند؟
به طور معمول، کارکنانی که نشانههای زیر را از خود بروز میدهند، به محرکهای انگیزشی نیاز دارند:
- کاهش بهرهوری: اگر بازده کاری یک کارمند کاهش یافته باشد یا به شکل مستمر کارهای خود را دیرتر از موعد مقرر انجام میدهد، میتواند نشانه آن باشد که او احساس بیانگیزگی داشته یا از کار خود فاصله گرفته است،
- مشارکت کم: اگر کارمندی در طول جلسات نشانههایی از عدم مشارکت بروز داده و از خود علاقه و اشتیاقی برای انجام کار نشان ندهد، ممکن است نشاندهنده این باشد که او احساس بیانگیزگی دارد،
- نگرش منفی: نگرش منفی افراد نسبت به کار یا همکاران میتواند نشانه بیانگیزگی آنها و عدم رضایت از شغل باشد،
- غیبتهای مکرر: اگر کارمندی مکرراً غیبت میکند یا بیشتر از حد معمول مرخصی میگیرد، ممکن است نشاندهنده این موضوع باشد که او برای آمدن به محیط کار انگیزه ندارد،
- فقدان ابتکار: اگر کارمندی برای پیشنهاد ایدههای جدید یا عهدهدار شدن مسئولیتهای اضافی ابتکار عمل نداشته باشد، میتواند نشانهای از بیانگیزگی آنها باشد،
- بررسی عملکرد ضعیف: کاهش یا ضعف عملکرد ناگهانی یک کارمند نیز میتواند نشان از بیانگیزگی او داشته باشد.
استفاده از تکنیک های انگیزشی در محیط کار
یکی از وظایف مدیران ایجاد انگیزه در کارکنان خود است، چرا که توانایی ایجاد انگیزه موثر در تیم بخش عمدهای از مهارتهای مدیریت موثر است و یکی از عوامل کلیدی موفقیت به عنوان یک مدیر است. اگر کارکنان انگیزه کافی داشته باشند، احتمالا میتوان استنباط کرد که از شغل خود لذت میبرند. اما چنانچه آنها از انجام کارها طفره رفته یا مشارکت چندانی را از خود نشان نمیدهند، باید علت آن را شناسایی کنید. در این حالت باید بتوانید تیم خود را برای سخت کار کردن و دستیابی به اهداف کاری مشترک و در نهایت اهداف سازمان تشویق کنید. اگر بتوانید راههایی را برای ایجاد انگیزه در تیم خود پیدا کنید، نتایج بهتری را از منظر بهرهوری و خلاقیت مشاهده خواهید کرد. نکته مهم این است که باید اعضای تیم خود را بشناسید و بدانید که چه انگیزههایی برای آنها موثر عمل میکند.
ایجاد انگیزه در تیم برای خود مدیران نیز مهم است، زیرا به آنها کمک میکند تا نسبت به شرکت و محیط کاری خود احساس تعهد بیشتری داشته باشند. حتی این امکان وجود دارد که آنها مهارتهایی مانند کار گروهی، سبک ارتباطی، سازگاری و سایر زمینههای مرتبط را نیز بهبود بخشند. هنگامی که این مهارتها در مدیریت بهبود پیدا میکنند، منجر به افزایش سطح عملکرد و سطوح بالاتر مشارکت کارکنان در محل کار میشود.
تکنیک های اصلی انگیزش کارکنان چیست؟
برای ایجاد انگیزه در کارکنان هشت تکنیک اثبات شده وجود دارد که در ادامه به معرفی و شرح هریک از آنها میپردازیم.
تشکر و قدردانی
قدردانی در قالب هر نوع تشکر کلامی یا برگزاری مراسمهایی است که مدیر برای تصدیق تلاش، کیفیت کار و مهارت کارمند به کار میگیرد. اگر کارمندی کار خود را به خوبی انجام دهد، مدیر حتما باید از او قدردانی کند و به کارمندان نشان دهد که نسبت به تلاشها و ارزشهایی که برای سازمان خلق میکنند، کاملا واقف است.
مدیران میتوانند از طریق اعطای جوایز، ارائه بازخوردهای مثبت و سایر روشهای ابراز قدردانی، از کارمندان خود تقدیر کنند. همچنین توجه داشته باشید که روش قدردانی خود را متناسب با هریک از کارمندان و توقعات آنها انتخاب کنید. نکته کلیدی دیگری که باید به آن توجه کرد این است که همیشه در جمع، یعنی در مقابل دیگران، از کارمندان تقدیر شود. این امر ارزش قدردانی را برای کارمندان افزایش میدهد.
حمایت عاطفی
این روش برای مدیرانی مناسب است که همدلی عمیقی با کارکنان خود نشان میدهند و به مدیر کمک میکند تا محیط انگیزشبخشی را در بین کارکنان خود ایجاد کنند. بروز حمایتهای عاطفی توسط مدیران میتواند روش قدرتمندی جهت ایجاد انگیزه در کارکنان، به ویژه در زمانهای سخت باشد. این نوع تشویق باید بر ایجاد درک، همدلی و اطمینان خاطر در افراد متمرکز باشد.
تشویق
تشویق ابزار قدرتمندی است که میتواند به کارکنان کمک کند تا بر اشتباهات و شکستهای خود غلبه کرده و بر کار خود تمرکز داشته باشند. همچنین تشویق میتواند در زمانهای دشوار که کارها معمولا طبق برنامه پیش نمیروند، در ایجاد یک ذهنیت مثبت و تصمیم به مولد بودن در کار کمک کند. برای تشویق کارمندان، مدیر میتواند برای آنها ایمیلهای تشویقی ارسال کند یا صرفا به شکل کلامی به کارمندان بگوید که به آنها اعتماد دارد.
ارائه بازخورد
بازخورد علاوه بر اینکه به مدیران کمک میکند تا تیم خود را به درستی هدایت کنند، یک تکنیک انگیزشی عالی برای کارکنان نیز هست. بازخورد به ارائه نظرات مدیر از عملکرد یک کارمند یا تیم اشاره دارد. کارکنان برای بهبود عملکرد خود به بازخورد نیاز دارند. ارائه بازخورد سازنده یکی از بهترین روشها برای ایجاد انگیزه در افراد است. با این حال، مدیران باید مطمئن باشند که بازخوردهای خود را به صورت دقیق و در زمان مناسب ارائه میدهند، تا کارکنان بتوانند به موقع از اشتباهات خود درس بگیرند.
ارائه بازخورد سازنده یکی از بهترین روشها برای ایجاد انگیزه در افراد است
ایجاد تجربه خوب برای کارمندان
ایجاد یک تجربه خوب برای کارمندان، یکی از اقداماتی است که کارکنان را تشویق میکند تا کار خود را با اشتیاق بیشتری انجام دهند. چنین تلاشی میتواند با ایجاد انگیزه در کارکنان، عملکرد آنها را بهبود بخشد. علاوه براین، تجربه کارکنان میتواند محیط کاری دلپذیرتری را نیز برای آنها فراهم کند. داشتن یک تجربه خوب در کار میتواند یک کارمند را به سمت مشارکت بیشتر کارکنان و رضایت شغلی سوق دهد.
هدف از انجام کار
تعریف هدف برای مشاغل به معنای تعریف اهداف اصلی است که کارکنان باید به آنها دست پیدا کنند. شما باید به عنوان یک مدیر، برای سوال «چرا اینجا کار میکنم؟» به کارمندان خود پاسخ ارائه دهید. تعریف واضح اهداف همچنین کارکنان را قادر میسازد تا با تلاش و تمرکز کامل کار کنند. با داشتن هدف در شغل، کارکنان مشتاق، مبتکر و متعهد به انجام کار سخت شده و به خواستههای مدیران خود در جهت تکمیل این اهداف توجه میکنند. این احساس وجود هدف در کار برای مدیران و در راستای تنظیم فرهنگ محیط کار که منجر به رشد میشود نیز مفید خواهد بود.
رشد شغلی
یکی دیگر از راههای ایجاد انگیزه در کارکنان، تأکید بر فرصتهای رشد شغلی در شرکت است. ارتقای فرصتهای توسعه شغلی به کارمندان نشان میدهد که شما روی آینده آنها سرمایهگذاری کردهاید و آنها را به عنوان بخش مهمی از تیم درنظر میگیرید. این امر به کارمندان نشان میدهد که سازمان روی آنها حساب باز کرده است و از این رو، آنها نیز باید برای موفقیت شرکت سرمایهگذاری داشته باشند. در راستای تسهیل این فرصتهای رشد، مدیران میتوانند از برنامههای مربیگری یا آموزشی برای تیم خود بهره بگیرند.
آموزش کارمندان
آموزش به این معناست که شما به عنوان مدیر اطمینان حاصل کنید که کارکنان شما به خوبی از استراتژیها، برنامهها و اهداف سازمان آگاهی دارند. این روش یکی از بهترین راهها برای ایجاد انگیزه در کارکنان است، زیرا باعث ایجاد حس غرور در کارکنان میشود. زمانی که کارکنان از سطح آگاهی خوبی نسبت به سازمان و برنامههای آن برخوردار باشند، انگیزه و بهرهوری بیشتری خواهند داشت؛ چرا که آنها احساس مالکیت بیشتری بر سازمان دارند.
دام های انگیزشی که باید از آنها اجتناب کنید
دامهای انگیزش کارکنان، شامل راههای اشتباهی برای ایجاد انگیزه در کارکنان است که میتواند تأثیر معکوسی نسبت به انتظارات مدیران داشته باشد. بنابراین لازم است به عنوان یک مدیر، ضمن تلاش برای ایجاد انگیزه در کارکنان خود، این دامها را شناسایی کرده از آنها دوری کنید. دلیل نامگذاری این روشها تحت عنوان«دام» این است که این روشها در ظاهر سادهترین راه برای ایجاد انگیزه هستند، اما اغلب به نتایج نادرستی منتهی میشوند.
برخی از رایجترین دام های ایجاد انگیزه در کارکنان عبارتند از:
- ارائه پول به عنوان تنها مشوق و انگیزه،
- ترفیع افرادی که در شغل خود عملکرد قابل قبولی ندارند اما برای یک پروژه یا در موقعیتی خاص حیاتی هستند،
- مدیریت خرد کارکنان برای اطمینان از اینکه عملکرد آنها صرفا در حد مطلوب است،
- ارائه مستمر بازخوردهای منفی،
- ایجاد حس رقابت شدید میان همکاران یا اعضای تیم.
استراتژی های انگیزش محیط کار برای مدیران نیز مفید است!
مدیران مانند ستون فقرات هر سازمانی هستند. به عنوان یک مدیر، شما علاوه بر انگیزه دادن به تیم خود، باید به خودتان نیز انگیزه داده و به سازمان در مسیر رسیدن به اهداف کمک کنید. مدیران با استفاده از روشهای مختلفی میتوانند به خود انگیزه دهند، برخی از تکنیکهای متداول انگیزشی برای مدیران عبارتند از:
- اهداف شخصی تعیین کنید،
- هدف مشخصی برای شغل خود تعیین کنید،
- روی موفقیت تیم به عنوان یک کل تمرکز کنید،
- به دنبال فرصتهای چالش برانگیز باشید،
- استانداردها و انتظارات درست و معقولی را برای خود و اعضای تیم خود تعیین کنید،
- راههای انگیزش درونی خود را مشخص کنید.
همچنین مدیران میتوانند با وقت گذاشتن برای خود و شناسایی راهها و دلایلی برای لذت بردن از کار خود انگیزه بگیرند. این امر میتواند از طریق حل خلاقانه مسئله، کار با یک تیم عالی، یا ایجاد تغییر در محل کار باشد.
نقش راهکارهای نرم افزاری در مدیریت مسیر شغلی کارکنان
یکی از عوامل ایجاد انگیزه در کارکنان و حفظ و نگهداشت آنها، ترسیم مسیر شغلی برای آنها و تعیین فرایندهای ارتقا برای آنهاست. «توسعه شغلی» از نظر قوانین و رویههای حاکم بر آن و برنامههای سازمان برای برنامهریزی مسیر شغلی کارکنان، همواره مورد تاکید سازمانهای موفق در عرصه مدیریت سرمایه انسانی است.
ماژول مدیریت مسیر شغلی نرم افزار منابع انسانی همکاران سیستم ، پیچیدگیها و ضوابط حاکم بر ارتقا و ترفیع کارکنان را پوشش میدهد. این نرمافزار با فراهم کردن بستری مناسب و منعطف برای تعریف ساختارهای ارتقا و ترفیع مصوب، نقش موثری در برآوردن نیازهای این حوزه ایفا میکند.
منابع:
- risely.me
- shrm.org