با مهم‌ترین تفاوت‌های کانبان و اسکرام آشنا شوید

هر دو روش کانبان و اسکرام از اصول تولید چابک برای مدیریت پروژه‌ها و فرآیندهای کاری استفاده می‌کنند، اما تمرکز هر یک از آن‌ها بر نحوه سازمان‌دهی فرایندها و تیم‌ها متفاوت است. این دو روش، در کنار یکدیگر، به تیم‌های مختلف کمک می‌کنند تا با تقسیم‌بندی دقیق کارها، ایجاد شفافیت در فرآیندها و کاهش زمان‌های تلف‌شده، به تولید سریع‌تر و کارآمدتر دست یابند. بدین ترتیب کسب‌وکارها در برابر تغییرات بازار و نیازهای مشتریان با دست بسیار بازتر و منعطف‌تر عمل می‌کنند.

با این حال، کانبان و اسکرام تفاوت‌های مهمی نیز در نحوه اجرا دارند که باعث شده هر کدام از روش‌‌ها برای برخی فعالیت‌ها و حوزه‌ها، کاربرد و مطلوبیت بیشتری داشته باشند. در این مقاله قصد داریم تا با مقایسه کانبان و اسکرام، به تفاوت و شباهت این دو به طور مفصل اشاره کنیم.

کانبان و اسکرام؛ دو متدولوژی تولید چابک

مفهوم کانبان (Kanban) و اسکرام (Scrum) دو روش تولید چابک (Agile) هستند که به ترتیب در سال‌های 1940 و 2000 میلادی توسعه یافتند. مفهوم تولید چابک ابتدا در صنایع تولیدی و کارخانجات مطرح شد و سپس شرکت‌های تکنولوژی برای توسعه نرم‌افزار از آن استفاده کردند. هدف اصلی تولید چابک، افزایش کارایی، کاهش هزینه‌ها و بهبود کیفیت بود؛ به‌ویژه در شرایطی که نیاز به تغییرات مداوم و پاسخ سریع به تقاضاهای بازار وجود داشت.

در تعریف دقیق‌تر کانبان باید گفت که کانبان یک روش مدیریت پروژه است که بر بهینه‌سازی جریان کار و افزایش کارایی تمرکز دارد. در این روش، وظایف با استفاده از بورد کانبان به مراحل مختلف تقسیم می‌شوند و تیم‌ها محدودیتی در تعداد وظایفی که می‌توانند در هر مرحله انجام دهند را مشخص می‌کنند و هر وظیفه روی کارت‌های کانبان نوشته می‌شود. هدف کانبان کاهش وقفه‌ها، جلوگیری از ازدحام کارها و افزایش سرعت در تحویل وظایف است.

حتما بخوانید: تولید ناب چیست؟ انواع اتلاف و 5 اصل مدیریت

با یک مثال مفهوم کانبان را بیشتر توضیح می‌دهیم. فرض کنید تیم توسعه یک اپلیکیشن تصمیم می‌گیرد از کانبان استفاده کند. آن‌ها یک تابلو با سه ستون ایجاد می‌کنند. این ستون‌ها عبارتند از: “برای انجام “، “در حال انجام” و “انجام شده”. هر وظیفه جدید ابتدا در ستون “برای انجام” قرار می‌گیرد. وقتی تیم شروع به کار  روی آن می‌کند، به ستون “در حال انجام” منتقل می‌شود و پس از تکمیل، به ستون “انجام شده” می‌رود. تیم همچنین تعداد کارهای در حال انجام را محدود می‌کند تا از انباشته شدن کارها جلوگیری کند و تمرکز بیشتری داشته باشد.

اما در روش اسکرام کار به اسپرینت‌های کوتاه (معمولاً 2 تا 4 هفته) تقسیم می‌شود. در هر اسپرینت، تیم یک بخش مشخص از پروژه را تکمیل می‌کند و در پایان بازخورد دریافت می‌کند. جلسات مهم در اسکرام شامل جلسات روزانه، جلسه بررسی اسپرینت و جلسه بازبینی است.

همان تیم توسعه اپلیکیشن را در نظر بگیرید که این بار از روش اسکرام استفاده می‌کند. تیم در اسپرینت اول تصمیم می‌گیرد که فقط ویژگی «ورود به حساب کاربری» را پیاده‌سازی کند. پس از دو هفته، با تکمیل این ویژگی، در جلسه بررسی اسپرینت این ویژگی را به مشتری نشان می‌دهد. بر اساس بازخورد مشتری، تیم در اسپرینت بعدی ویژگی‌های فراموشی رمز عبور و ریست کردن رمز عبور را اضافه می‌کند. این روند تکرار می‌شود و تیم به تدریج ویژگی‌های جدید اضافه می‌کند.

تفاوت کانبان و اسکرام

علی‌رغم شباهت‌هایی که این دو روش باهم دارند، اما تفاوت‌هایی اساسی در ساختار و زمان‌بندی، مدیریت و نظارت بر کار، انعطاف‌پذیری و تغییرات، جلسات و ارتباطات و مقیاس‌پذیری و پیچیدگی نیز دارند که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم.

ساختار و زمان‌بندی

  اسکرام:

  • اسکرام پروژه‌ها را به اسپرینت‌های زمان‌بندی شده (معمولاً 2 تا 4 هفته) تقسیم می‌کند. در هر اسپرینت، تیم روی مجموعه‌ای از ویژگی‌ها یا وظایف مشخص کار می‌کند.
  • این روش به تیم‌ها کمک می‌کند که در بازه‌های زمانی کوتاه، نتیجه مشخصی را ارائه دهند.
  • مثال: تیم توسعه یک اپلیکیشن در اسپرینت اول تصمیم می‌گیرد ویژگی ورود به حساب کاربری را پیاده‌سازی کند. پس از پایان اسپرینت، بازخورد دریافت کرده و به اسپرینت بعدی می‌روند. در واقع در اینجا انجام کار محدود به یک زمان‌بندی مشخص است.

  کانبان:

  • اما در کانبان، کارها به شکل پیوسته انجام می‌شوند و هیچ تقسیم‌بندی زمانی مشخصی وجود ندارد. این روش بیشتر بر مدیریت مداوم جریان کار تمرکز دارد.
  • ویژگی‌ها و وظایف به‌طور تدریجی وارد فرآیند می‌شوند و هیچ تاریخ پایان مشخصی برای تکمیل آن‌ها تعیین نمی‌شود.
  • مثال: تیم توسعه اپلیکیشن، ویژگی‌ها را به شکل مستمر پیاده‌سازی می‌کند، برای مثال ابتدا ویژگی ورود به حساب کاربری را اضافه کرده و سپس به ویژگی‌های دیگر می‌پردازد و محدود به زمان نیست.

2. مدیریت و نظارت بر کار

اسکرام:

در اسکرام، برای نظارت بر پیشرفت و هماهنگی، تیم‌ها به جلسات روزانه، جلسات بررسی اسپرینت و جلسات برنامه‌ریزی اسپرینت نیاز دارند. این جلسات به مدیران پروژه و تیم کمک می‌کنند که از روند پیشرفت مطمئن شوند و مشکلات را به سرعت شناسایی کنند.

مثال: پس از پایان هر اسپرینت، تیم ویژگی‌های تکمیل شده را بررسی کرده و در جلسه بررسی اسپرینت به مشتری ارائه می‌دهد.

کانبان:

در کانبان، تمرکز بر نظارت بصری و مدیریت جریان کار از طریق تابلو کانبان است. تیم می‌تواند با مشاهده وضعیت هر وظیفه، مطمئن شود که هیچ کاری در هیچ مرحله‌ای متوقف نشده است. در واقع تیم‌ها معمولاً نیاز به جلسات خاص ندارند و تنها به نظارت مستمر از طریق تابلو کانبان متکی هستند.

مثال: تیم از تابلو کانبان برای پیگیری وضعیت هر ویژگی استفاده می‌کند. وقتی تعداد وظایف در حال انجام از حد معمول بیشتر شود، تیم به آن‌ها اولویت می‌دهد تا از انباشته شدن کارها جلوگیری کند.

انعطاف‌پذیری و تغییرات

اسکرام:

در اسکرام، تغییرات عمده در طول اسپرینت‌های فعال به سختی امکان‌پذیر است. تغییرات بیشتر به اسپرینت‌های بعدی منتقل می‌شوند.

این روش برای پروژه‌هایی مناسب است که نیاز به پیش‌بینی دقیق و برنامه‌ریزی مشخص دارند.

مثال: اگر مشتری در نیمه اسپرینت بخواهد ویژگی جدیدی اضافه کند، تیم این ویژگی را برای اسپرینت بعدی در نظر می‌گیرد.

کانبان:

کانبان از آنجا که مبتنی بر جریان کار پیوسته است، تغییرات می‌توانند به سرعت و در هر لحظه به فرآیند اضافه شوند.

این روش برای پروژه‌هایی مناسب است که نیاز به انعطاف‌پذیری بالا و انطباق سریع با تغییرات دارند.

مثال: اگر تیم در میانه فرآیند متوجه شود که باید یک ویژگی جدید اضافه کند، آن را به سرعت به تابلو کانبان اضافه کرده و به روند کاری ادامه می‌دهند. بنابراین می‌توان گفت که روش کانبان به نسبت چابک‌تر از اسکرام است.

جلسات و ارتباطات

اسکرام:

اسکرام نیاز به جلسات منظم برای هماهنگی، برنامه‌ریزی و بررسی پیشرفت دارد. این جلسات شامل جلسات روزانه، جلسات برنامه‌ریزی اسپرینت و جلسات بازبینی اسپرینت هستند.

این جلسات به مدیران پروژه و مدیران محصول کمک می‌کنند تا همواره در جریان پیشرفت و نیازهای تیم باشند.

مثال: در جلسات بررسی اسپرینت، تیم و مشتری با هم همکاری می‌کنند تا از پیشرفت و تطابق محصول با نیازهای مشتری مطمئن شوند.

کانبان:

در کانبان، جلسات دوره‌ای الزامی نیست. تیم‌ها به‌طور مستمر از تابلو کانبان برای نظارت بر وضعیت وظایف استفاده می‌کنند.

ارتباطات در این روش بیشتر از طریق نظارت بصری و به اشتراک‌گذاری وضعیت کار انجام می‌شود.

مثال: تیم به شکل روزانه وضعیت هر وظیفه را از طریق تابلو کانبان بررسی می‌کند و از طریق آن تصمیمات لازم را می‌گیرد.

مقیاس‌پذیری و پیچیدگی

اسکرام:

اسکرام برای پروژه‌هایی با تیم‌های کوچک‌تر و اهداف واضح و مشخص بسیار مناسب است. این روش ممکن است برای پروژه‌های پیچیده‌تر که نیاز به هماهنگی چندین تیم دارند، چالش‌برانگیز باشد.

مثال: در پروژه‌های بزرگ، ممکن است چندین تیم نیاز باشد که به‌طور همزمان با هم هماهنگ شوند.

کانبان:

کانبان به دلیل ساختار پیوسته و انعطاف‌پذیر خود، برای پروژه‌های پیچیده‌تر و تیم‌های بزرگ‌تر مناسب‌تر است. این روش به راحتی می‌تواند مقیاس‌پذیر باشد و به تیم‌های متعدد یا پروژه‌های بزرگ‌تری که نیاز به هماهنگی ندارند، پاسخ دهد.

مثال: در یک تیم بزرگ، چندین تابلو کانبان وجود دارد که هر کدام وضعیت وظایف خاص خود را مدیریت می‌کنند، ولی تمامی تیم‌ها با هم هماهنگ هستند.

شباهت های کانبان و اسکرام

به تفاوت‌های بین کانبان و اسکرام اشاره کردیم، اما هر دو روش کانبان و اسکرام در مجموع، بر اصول تولید چابک تمرکز دارند و بیشتر در نحوه اجرا و زمان‌بندی‌شان تفاوت‌هایی است که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم.

  1. روش‌های چابک: هر دو روش جزء فرایندهای چابک (Agile) هستند و هدف مشترک آن‌ها تحویل سریع و بهبود مستمر است.
  2. تمرکز بر تیم‌های خودسازمانده: در هر دو روش، تیم‌ها خودشان مسئول انجام وظایف هستند و نیازی به نظارت زیادی توسط مدیران وجود ندارند.
  3. مدیریت وظایف: هر دو روش از ابزارهای خاصی استفاده می‌کنند. در روش کانبان از تابلو کانبان و کارت‌های کانبان و در روش اسکرام جلسات اسپرینت نقش مهمی را ایفا می‌کنند.
  4. تمرکز بر بهبود مستمر: هر دو روش به تحلیل و ارزیابی مستمر فرآیندها و عملکرد تیم برای بهبود مستمر توجه دارند.
  5. تحویل تدریجی: در هر دو روش، ویژگی‌ها و وظایف به صورت تدریجی و پیوسته تحویل داده می‌شوند و به جای یک بازه زمانی طولانی، کار به فواصل کوتاه‌تری تقسیم می‌شود.

سخن نهایی

در این مقاله به مهم‌ترین تفاوت‌ و شباهت‌های کانبان و اسکرام اشاره کردیم. در نهایت باید گفت اسکرام برای پروژه‌هایی مناسب است که نیاز به ساختار دقیق، برنامه‌ریزی مشخص و تحویل در بازه‌های زمانی معین دارند. در این روش، تیم‌ها در بازه‌های زمانی مشخص (معمولاً اسپرینت‌ها) روی وظایف خاصی تمرکز می‌کنند و این کمک می‌کند تا بتوانند به سرعت پیشرفت کرده و به صورت مداوم بازخورد دریافت کنند. این ویژگی باعث می‌شود اسکرام برای تیم‌هایی که نیاز به نظم، وضوح و تحویل مشخص در هر مرحله دارند، بهترین گزینه باشد.

اما از سمت دیگر، کانبان برای پروژه‌هایی که به انعطاف‌پذیری بالا و جریان کار مداوم نیاز دارند، مناسب‌تر است. این روش به تیم‌ها این امکان را می‌دهد که بدون نیاز به تقسیم‌بندی زمانی دقیق و محدودیت‌های اسپرینت، به طور پیوسته کارها را پیش ببرند. تیم‌ها می‌توانند به سرعت تغییرات جدید را وارد کرده و به نیازهای متغیر بازار یا مشتریان پاسخ دهند. بنابراین، کانبان بیشتر برای محیط‌هایی که تغییرات سریع و نیاز به انعطاف دارند، ایده‌آل است. انتخاب بین این دو روش باید بسته به نیازهای خاص پروژه، نوع تیم‌ها و نوع تعاملات با مشتریان و ذینفعان انجام شود. اگر پروژه نیاز به زمان‌بندی مشخص و تحویل تدریجی دارد، اسکرام مناسب‌تر است. اما اگر پروژه نیاز به انعطاف‌پذیری و جریان کار مداوم دارد، کانبان گزینه بهتری خواهد بود.