مدیریت تولید و عملیات چیست؟ 6 اصل اولیه مدیریت تولید

زمان مطالعه: 9 دقیقه

مدیریت تولید و عملیات چیست؟

عملیات تولید فرایند پیچیده‌ای است و مدیریت فرآیند تولید متغیرهای زیادی نظیر نیروی کار، تجهیزات، مواد اولیه، گردش کار و غیره را در بر می‌گیرد. هدف مدیریت تولید، بهینه‌سازی تولید و یافتن نقطه تعادل میان کیفیت و ظرفیت کالاهای تولید شده و همچنین زمان و منابع صرف شده برای تولید آن است.

به دلیل اهمیت مدیریت تولید و نقش مهم آن در هر مجموعه تولیدی، در این مقاله سعی داریم نگاه جامعی بر مدیریت تولید، اهمیت، مزایا واصول آن داشته باشیم. با ما تا انتهای این مقاله همراه باشید.

مدیریت تولید چیست؟

مدیریت تولید ، فرآیند مدیریت تبدیل نهاده‌ها یا ورودی‌های تولید (مواد اولیه، منابع انسانی و سرمایه) به خروجی‌های تولید (کالاهایی که یک شرکت تولید می‌کند) است. مدیریت تولید بخش جدایی‌ناپذیر از کلیت مدیریت کسب‌وکار بوده و شامل نظارت بر برنامه‌ریزی‌ها و همچنین اجرای فرآیند تولید می‌شود. به این ترتیب، مدیریت تولید را می‌توان در قالب مدیریت مواد و موجودی‌های فیزیکی و همچنین رعایت مشخصات طراحی، استفاده از تجهیزات، عملکرد و نیروی کار به منظور اجرای استراتژی تولید سازمان تعریف کرد.

نقش مدیریت تولید هماهنگ کردن تمامی جنبه‌های کلیدی مرتبط با تولید است. این نقش گاهی به عنوان 5Ms تولید نیز شناخته می‌شود که عبارتند از:

  • Men: مردان (نیروی کار و کارگر)
  • Machines: ماشین‌ها (تجهیزات)
  • Methods: روش‌ها (فرایندهای تولید، ایستگاه‌های کاری و مسیریابی)
  • Materials: مواد (مواد اولیه/ اجزاء)
  • Money: پول (تامین مالی و استفاده از دارایی‌ها)

مدیریت موثر و مستمر تولید، کلید تحقق بهره‌وری و به روز نگه داشتن فرآیند تولید است. یک عملیات تولیدی که به خوبی طراحی و اجرا شده باشد، مستقیماً منجر به افزایش سود، کنترل هزینه‌ها و نتایج عالی می‌شود.

از آنجا که مدیریت تولید مستلزم هماهنگی و نظارت بر افراد، مواد و تجهیزات است؛ مدیران تولید باید به طور مستمر در چهار حوزه کلیدی تصمیم‌گیری داشته باشند:

برنامه ‌ریزی تولید

برنامه‌ ریزی تولید مرحله‌ای است که برنامه زمان‌بندی اصلی تولید (MPS) در آن آغاز می‌شود. این موضوع که تولید از کجا و چه نقطه‌ای آغاز شود، کاملا بستگی به تصمیم‌گیری مدیران تولید دارد. برای مثال از کدام ماشین‌ها یا کدام یک از تاسیسات.

برنامه ‌ریزی تولید به تصمیم‌گیری در مورد زمان شروع تولید نیز نیاز دارد، چرا که محصولات مختلف با سرعت‌های متفاوتی تولید می‌شوند و برای تکمیل شدن، نیاز به ورودی‌های متعددی دارند. بنابراین می‌توان گفت برنامه ریزی تولید نیازمند تصمیم‌گیری در مورد زمان، بر اساس ترکیب کلی محصول است.

کنترل تولید

کنترل تولید ، ابتدایی‌ترین کاربرد از مشخصات طراحی است. در فرایند کنترل تولید ، درست مثل یک افسر راهنمایی و رانندگی در یک تقاطع شلوغ، مدیران به هدایت کارکنان و تجهیزات می‌پردازند تا مراحل را برای تکمیل بخشی از کالای نهایی خود انجام دهند. همچنین این فرایند شامل مدیریت فعال در مقابل استانداردهای کیفیت و نیز نظارت دقیق بر سرعت تولید در مقابل زمان‌های اجرای تعیین شده است.

برنامه ‌ریزی تولید

برنامه‌ ریزی تولید مرحله‌ای است که برنامه زمان‌بندی اصلی تولید (MPS) در آن آغاز می‌شود

بهبود فرایند

همه مدیران تولید، مسئول نظارت و هدایت بهبود مستمر هستند. بسیاری از شرکت‌ها ممکن است از روش‌هایی مانند تولید ناب (Lean) یا شش سیگما (Six Sigma) برای رسمی کردن فعالیت‌ها استفاده کنند. اما حتی بدون وجود چنین روش‌هایی نیز، هیچ فرآیندی ثابت نیست و مدیریت تولید مستلزم تکیه بر اصلاح و تأیید ابتدایی‌ترین فعالیت‌های فرآیندی تجهیزات و نیروی کار است.

تعمیر و نگهداری تجهیزات

همانطور که مدیران تولید نیاز به نظارت و مربیگری دائم کارکنان برای انجام وظایف با استفاده از روش‌های کارآمد دارند، تجهیزات نیز بایستی مدیریت شوند تا بتوانند تحت هر شرایطی، به درستی کار کنند.

هزینه‌های تعمیر و نگهداری معمولاً به عنوان بهای تمام شده کالای نهایی درنظر گرفته می‌شود؛ به ویژه برای تولیدکنندگانی که از روش قیمت‌ گذاری اضافه بر بهای تمام شده (Cost-plus pricing) برای تعیین هزینه‌ها و تعیین قیمت‌های خود استفاده می‌کنند. به همین دلیل، اثربخشی کلی تجهیزات (OEE) امری حیاتی است.

چرا مدیریت تولید مهم است؟

بدون وجود مدیریت موثر فرآیندهای تولید، احتمال بروز خطا و ناکارآمدی در کارخانه‌ها افزایش پیدا می‌کند. سایر دلایلی که اهمیت مدیریت تولید برای عملیات کسب‌ و کار را برجسته می‌کند، عبارتند از:

  1. کاهش هزینه‌های تولید: مدیریت تولید با به حداکثر رساندن خروجی‌ها و در عین حال به حداقل رساندن ورودی‌ها، هزینه مورد نیاز برای تولید محصولات نهایی را کاهش می‌دهد. این موضوع می‌تواند سبب افزایش حاشیه سود شده یا مزیت رقابتی را افزایش دهد.
  2. بهبود رقابت‌پذیری: واقف بودن به این موضوع که محصولات مناسب، به موقع در دسترس هستند و طبق برنامه تحویل داده می‌شوند، به این معنا است که شرکت همیشه و در هر بازاری حاضر بوده و رقابت می‌کند.
  3. دستیابی به اهداف کسب‌وکار: مدیریت تولید به شرکت‌ها کمک می‌کند تا کالاهای نهایی خود را به شکل کارآمد تولید کنند. از آنجا که این محصولات نهایی، همیشه با کیفیت بالا ساخته می‌شوند و در زمان نیاز به مشتریان تحویل داده می‌شوند، کسب‌وکارها می‌توانند از این مزایا برای رشد کسب‌وکار، تضمین سرمایه برای بهبود و افزایش رضایت مشتری استفاده کنند.
  4. بهبود تصویر برند: امروزه بسیاری از شرکت‌های تولیدی، بخشی یا تمام تولیدات خود را برای ارائه مستقیم به مصرف مشتری (D2C) انجام می‌دهند. در نتیجه برندسازی و تصویر برند اهمیت پیدا کرده است. مدیریت تولید درست به این معنی است که مشتریان به محصولات وابسته هستند و می‌توانند به کیفیت و در دسترس بودن این محصولات اطمینان داشته باشند؛ به این ترتیب تصویر برند نیز بهبود پیدا خواهد کرد. به طور کلی، یک تصویر خوب از برند مهم است؛ چه محصولات شما مهندسی‌شده برای سفارش (ETO)، تولید بر مبنای سفارش (MTO) یا تولید برای انبار (MTS) باشند.
  5. استفاده بهینه از منابع: مدیریت تولید به این معنی است که نیروی کار، تجهیزات و منابع در جریان تولید بهینه می‌شوند. این امر می‌تواند سطح ضایعات را کاهش داده و محیطی مثبت و متعادل برای کارکنان ایجاد کند. با تاکید بر تعادل کار/زندگی امروزی و نیز راهکارهای سبز برای کاهش اثرات کربن، مدیریت تولید موثری که استفاده از منابع را بهینه می‌کند، می‌تواند در تحقق هردوی این اهداف تاثیر ویژه‌ای داشته باشد.
  6. کیفیت بهتر: محصولاتی که با تجهیزات خوب، سالم و توسط نیروی کار آموزش‌دیده ساخته می‌شوند، کیفیت بالاتری خواهند داشت. این امر مستلزم ایجاد تعادل میان همه این متغیرها است تا به مدیران، سرپرستان، تکنسین‌ها و اپراتورها کمک کند تا پیش از وقوع عیوب، آن‌ها را تشخیص دهند. یک برنامه سیستماتیک؛ یک رویه استاندارد عملیاتی (SOP)، اسناد کاری استاندارد و رویه‌های حسابرسی داخلی را برای انجام این کار ایجاد می‌کند.
  7. تصمیم‌گیری بهتر: یک سیستم درست مدیریت تولید، استفاده از داده‌ها را برای کمک به مدیران، در راستای ارزیابی پیشرفت کارخانه به کار می‌گیرد؛ این امر شامل داده‌هایی مانند خروجی اپراتور، عملکرد و اثربخشی تجهیزات، روش‌های نظارت بر کیفیت و غیره است. با استفاده از این ابزارها، مدیران می‌توانند واریانس‌هایی که می‌تواند بر کیفیت، زمان تولید و عیوب تأثیر بگذارد را شناسایی کرده و به طور فعالانه آن‌ها را برطرف کنند.

مدیریت تولید و عملیات

در حالی که دو مفهوم مدیریت تولید و مدیریت عملیات به شکل یکپارچه به یکدیگر مربوط می‌شوند، بین آن‌ها تفاوت‌هایی‌ نیز وجود دارد. در هر کارخانه یا واحد تولیدی، مدیر تولید اصول مدیریت را به طور خاص در فرآیندهای تولید اعمال می‌کند. این در حالی است که نقش مدیریت عملیات گسترده‌تر است، چرا که وظایف آن به فعالیت‌های تجاری خارج از تولید مربوط می‌شود.

مدیران عملیات اصول مدیریت کسب‌وکار را به کار می‌گیرند تا مطمئن شوند که نه تنها بخش تولید، بلکه که سازمان، به شکل روان و کارآمد فعالیت می‌کند. این نه تنها شامل ورودی‌های مستقیم فرایندهای تولید می‌شود، بلکه مسئولیت خدماتی که ممکن است همراه با تولید ارائه شوند نیز دربرمی‌گیرد؛ مانند خدمات مشتری. مدیریت عملیات همچنین شامل موجودی، انبارداری و زنجیره تامین نیز می‌شود. همچنین سیستم‌های خرید و تحویل را نیز ممکن است شامل شود. سایر وظایف مرتبط با مدیریت عملیات عبارتنداز:

  • برنامه‌های استراتژیک: مدیریت عملیات به دنبال کسب اطمینان از توسعه استراتژی‌های مؤثر برای به حداکثر رساندن تمام منابع شرکت است.
  • مالی: مدیریت عملیات اغلب در بودجه‌ریزی عملیاتی و برنامه‌ریزی سرمایه دخیل است.
  • طراحی محصول: مدیران عملیات مسئول کسب اطمینان از این موضوع هستند که محصولات تولیدی می‌توانند توسط کارخانه به شکل کارآمد و با هزینه بهینه تولید شوند.
  • پیش‌بینی: مدیریت عملیات پلی میان فروش و تولید است و ممکن است مسئولیت پیش‌بینی محصولات و خدمات مورد نیاز در آینده را نیز داشته باشد.
مدیریت تولید و عملیات

مدیر تولید اصول مدیریت را به طور خاص در فرآیندهای تولید اعمال می‌کند و وظایف مدیریت عملیات به فعالیت‌های تجاری خارج از تولید مربوط می‌شود.

6 اصل اولیه مدیریت تولید

1. زمان‌های راه‌اندازی کوتاه‌تر

ماهیت زمان‌های تنظیم باعث ایجاد اتلاف و ضایعات در فرایند تولید می‌شود. این زمان‌ها نیروی کار و تجهیزات را بدون ایجاد هیچ ارزشی به یکدیگر گره می‌زند، بنابراین کاهش این زمان‌ها تاثیر مهمی بر کاهش ضایعات خواهد داشت. برای مثال آموزش، افزایش کارایی و پاسخگویی کارگران در مورد وظایف خود، این امکان را برای شرکت تویوتا فراهم کرد تا بتواند زمان‌های راه‌اندازی خود را کاهش دهد.

2. تولید در مقیاس کوچک

کاهش هزینه‌ها و زمان صرف شده برای راه‌اندازی، این امکان را برای سازمان‌ها ایجاد می‌کند تا کالاها را در دسته‌های کوچک‌تر و بر اساس تقاضا تولید کنند. این امر باعث کاهش هزینه‌های راه‌اندازی، سرمایه و انرژی می‌شود.

3. توانمندسازی کارکنان

تجربه نشان داده است که تقسیم نیروی کار به تیم‌های کوچک و پاسخگویی آن‌ها در مورد کارها و وظایفی که بر عهده دارند، سبب افزایش و بهبود کارایی می‌شود. طبق این اصل، به هر تیم‌ یک یا چند رهبر اختصاص داده می‌شود و کارگران در این تیم‌ها، در مورد مسائل تعمیر و نگهداری آموزش می‌بینند؛ برای مثال به آن‌ها آموزش داده می‌شود که هنگام مواجه با تاخیر تولید، چه اقداماتی انجام دهند.

4. تعمیر و نگهداری تجهیزات

کارگران حاضر در خط، بهترین موقعیت را برای مقابله با خرابی‌های مکانیکی و تعمیرات بعدی دارند. آن‌ها می‌توانند به سرعت و اغلب بدون نظارت، نسبت به مسائل واکنش نشان دهند. این امر برای فرآیند تولید این امکان را فراهم می‌آورد تا پس از ایجاد مشکل، به سرعت به تولید برگردد.

5. تولید کششی

در راستای تلاش برای به حداقل رساندن هزینه‌های نگهداری موجودی و زمان تولید، تویوتا سیستمی را توسعه داد که به موجب آن مقدار مواد، نیروی کار و انرژی صرف شده در هر مرحله از فرآیند تولید صرفاً به تقاضا برای محصولات از مرحله بعدی تولید وابسته بود.

این اصل که اغلب تولید به موقع (JIT) نامیده می‌شود، با هدف تولید کالاها صرفاً مطابق با تقاضای آن‌ها در زمان معین انجام شده و در نتیجه هزینه‌های غیر ضروری را حذف می‌کند.

6. مشارکت تامین‌کنندگان

تویوتا نشان داد که تعامل و برخورد با تامین‌کنندگان قطعات و مواد خام، به‌عنوان اجزای جدایی‌ناپذیر فرآیند تولید، خود منجر به مزایای متعددی شده است. تویوتا به تامین‌کنندگان خود در مورد فرآیندها، ماشین آلات، سیستم‌های موجودی و روش‌های راه‌اندازی آموزش داد و در نتیجه، تامین‌کنندگان آن‌ها قادر به واکنش مثبت و سریع در هنگام بروز مشکلات بودند.

راهکار همکاران سیستم برای مدیریت تولید در کارخانه شما

همانطور که در این مقاله اشاره شد، مدیریت تولید بخش جدایی‌ناپذیر از مدیریت کسب ‌و کار است که نباید از آن غافل شد. درواقع شرکت‌ها علاوه بر بهبود فرایندهای انجام کار و به‌روزرسانی تکنولوژی خود، باید سازوکار مناسبی نیز برای مدیریت داده‌های عملیاتی در سطوح مختلف برنامه‌ریزی و کنترل داشته باشند.


منابع:

  • winman.com
  • mrpeasy.com